خلاصة:
امروزه نظریهپردازان و محققان، یادگیری و تربیت را مقولهای فرهنگی میدانند و باور بر این است که یادگیرنده، محتوای آموزشی را در بافت فرهنگی خویش دریافت و تفسیر میکند. ازآنجاکه یادگیرنده ممکن است به گروههای فرهنگی مختلفی تعلق داشته باشد، بافت فرهنگی یکپارچه و یکدست نیست و بدین ترتیب، آموزش چندفرهنگی ضرورت پیدا میکند. پژوهشهای مختلفی در ایران به بررسی کم و کیف آموزش چندفرهنگی در مدارس پرداختهاند و پژوهش حاضر به بررسی روششناختی و محتوایی این پژوهشها پرداخت تا نظریۀ زیربنایی آنها را مشخص کند. این مقاله با استفاده از روش تحقیق فراتحلیل کیفی، 26 پژوهش انجامشده در ایران را بررسی توصیفی و ارزیابی کرد. یافتههای این پژوهش نشان داد که نهتنها پژوهش دربارۀ آموزش چندفرهنگی برای بسیاری از پژوهشگران ایرانی مقولهای نسبتاً جدید است، بلکه پژوهشهای انجامگرفته دچار نارساییهای کمی و کیفی متعددی هستند که لازم است در پژوهشهای بعدی جبران شود.
Abstract Todays, education is seen as cultural issues which learners receive and interpret educational materials through their cultures. Considering that the learners may be belonging to different cultural groups, therefore, the culture is not unique and integrated issue. Therefore, multicultural education is necessary. In spite of different researches in Iran have been concentrated on multicultural education but there isn’t any comprehensive reviews and Meta studies about that researches. The aim of the current research was to image structural, methodological and contextual orientations of multicultural research in the school context in Iran. To achieve the aim, qualitative meta- analysis was conducted and a total of 26 researches were evaluated. The findings showed that not only multicultural education is relatively new issue for many of the researchers but the multi-cultural researches have deficiencies quantitatively and qualitatively. The limited contribution of the writers which are belonging to cultural minorities in multi- cultural researches; the limited contribution of qualitative researches in these area and finally, extensive concentration on the reflection multi- cultural education components and neglecting other issues are the most problematic issues.
ملخص الجهاز:
يافته هاي اين پژوهش نشان داد که نه تنها پژوهش دربارة آموزش چندفرهنگي براي بسياري از پژوهشگران ايراني مقوله اي نسبتا جديد است ، بلکه پژوهش هاي انجام گرفته دچار نارساييهاي کمي و کيفي متعددي هستند که لازم است در تحقيقات آتي جبران شود.
در اين راستا، نزديک به يک دهه است که پژوهشگران علوم اجتماعي به ويژه علوم تربيتي در ايران به مسئلۀ آموزش چندفرهنگي توجه کرده اند و پژوهش هاي مختلفي را به انجام رسانده اند؛ اما وجود دارند که پژوهش هايي که تاکنون به مسأله مديريت آموزش چند فرهنگي در مدارس پرداخته اند، تا چه اندازه توانسته اند چارچوب دقيق و قابل اعتمادي را براي پاسخگويي به نيازهاي فرهنگي جامعه فراهم کنند؟ تاکنون چه دستاوردي داشته اند؟ برآيند کلي اين پژوهش ها چه بوده است ؟ جهت گيري، رويکرد نظري و روش شناسي آن ها چه بوده است ؟ پژوهش حاضر بر آن است که پاسخي روشن به اين سؤالات ارائه دهد و به منظور پاسخگويي به اين سؤالات از روش فراتحليل کيفي ١ استفاده و تمامي پژوهش هايي را که در ايران به بررسي مسئلۀ آموزش چندفرهنگي در مدارس پرداخته اند، مورد ارزيابي و تحليل قرار داده است .
جدول (١٠): تمرکز موضوعي آثار (به تصویر صفحه مراجعه شود) همان گونه که در جدول فوق مشاهده ميشود، ٢٠ تحقيق صرفا به بررسي و توصيف وضعيت موجود از نظر توجه به مؤلفه هاي آموزش چندفرهنگي پرداخته اند و تنها ٦ تحقيق از تمامي تحقيقات انجام شده ، موضوعي متفاوت داشته اند.