طراحی الگوی هویت‌سازی برندهای پوشاک برای بانوان: تحلیل محتوای کیفی مقالة

این مطالعه با هدف طراحی الگوی هویت‌سازی برندهای پوشاک برای بانوان انجام گردید. روش پژوهش از نظر ماهیت اکتشافی-تحلیلی، از منظر روش‌شناسی گردآوری اطلاعات، کیفی با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا از نوع قراردادی و مصاحبه عمیق بین تعداد 8 نفر مشارکت‌کننده در 4 حرفه مرتبط با صنعت پوشاک، در قالب نمونه گیری هدفمند انجام شده است.جهت تحلیل داده ها از نرم افزارAtlas.ti7 استفاده شد. پس از پیاده‌سازی مصاحبه‌ها، 248 کد اولیه تعیین شد و با استفاده از فرآیند بازبینی مقوله ها و زیرمقوله ها، همچنین تغییرات مکرر در نام مقولات و ارتباط مقوله‌ها با زیرمجموعه مقوله‌ها، مضامین محتوایی شناسایی شدند. در این مطالعه 7 مقوله به همراه 15زیرمجموعه مرتبط، شامل اتکا به توان داخلی و معرفی فرهنگ بومی؛ تغییر سیاست‌های صادرات و واردات پوشاک، حمایت‌های دولتی، تغییر نگرش های اقتصادی، توجه به تبلیغات و نوع طراحی، مشتری مداری و قدرت رقابت‌پذیری و همچنین بازاریابی و توسعه فناوری به عنوان، مضامین محتوایی در امر طراحی یک الگوی مناسب هویت سازی برندهای پوشاک بانوان تدوین شد. نتایج نشان داد اهتمام بیشتر به قابلیت های درون کشور و بها دادن به سنت های اصیل بومی ایرانی به همراه تغییر در نگرش های اقتصادی و حمایتی دولتی همچون صادرات و واردات کالا به همراه توجه بیشتر به تبلیغات و طراحی جذاب و موثر؛ می تواند ضمن افزایش میزان مشتریان داخلی، برخی از بازارهای خارجی پوشاک بانوان را تا حدود زیادی بیمه نموده و در مسیر هویت سازی برندهای پوشاک برای بانوان، مفید و کاربردی باشد.

The aim of this study was to a pattern for identifying clothing brands for women. The research method in terms of exploratory-analytical nature, from the perspective of data collection methodology, qualitative using qualitative content analysis technique of contract type and in-depth interviews between 8 participants in 4 professions related to the garment industry, has been done in the form of purposeful sampling. Atlas.ti7 software was used for data analysis. After conducting the interviews, 248 initial codes were identified and content themes were identified using the process of reviewing categories and subcategories, as well as frequent changes in the names of categories and the relationship of categories to subcategories. In this study, 7 categories with 15 related sub-categories, including reliance on internal strength and introduction of indigenous culture; Changing clothing export and import policies, government support, changing economic attitudes, paying attention to advertising and design, customer orientation and competitiveness, as well as marketing and technology development as content themes in designing a suitable model for identifying women's clothing brands. شد. The results showed that more attention was paid to the capabilities of the country and appreciation of the original Iranian indigenous traditions along with changes in economic and government supportive attitudes such as export and import of goods along with more attention to attractive and effective advertising and design; It can increase the number of domestic customers, insure some foreign markets of women's clothing to a large extent, and be useful and practical in identifying clothing brands for women.