خلاصة:
اهداف را مشخص کرده است.اما سؤال مهمی که بیپاسخ میماند،این است که آیا ظرفیت،وضعیت و عملکرد کنونی صنعت بیمه جوابگوی این رسالت خواهد بود؟در این تحقیق،ضمن بررسی و ارزیابی وضعیت فعلی صنعت بیمه از نظر شاخصهای عملکردی،ساختار و محیط بیرونی و نمایان نمودن مسائل و مشکلات فعلی و پیش روی صنعت بیمه، راهکارهایی جهت بهبود وضعیت و نیل به اهداف چشمانداز ارائه میشود. صنعت بیمه به عنوان یک بخش خدماتی دارای نقشی جبرانکننده و حمایتی در اقتصاد هر کشوری است.موفقیت این صنعت،انگیزه و محرکی برای دیگر صنایع است و موجب افزایش کارایی شرکتها میشود و در واقع میتوان مدعی بود که در سایه رقابتها و تغییرات شدید در عرصه اقتصاد،حضور صنایع حمایت کارا در آن عرصه یکی از مهمترین مزایای رقابتی کشورها به شمار میآید.از آنجا که توسعهیافتگی کشور از اهداف اصلی در سند چشمانداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران است،بنابراین صنعت بیمه،پشتوانه راسخی است که سهم قابل توجهی در تحقق این مهم خواهد داشت.کار گروه تحول در صنعت بیمه کشور،چشمانداز و اهداف این صنعت در سال 1404 را ترسیم نموده و راهبردها،سیاستها و برخی از طرحها و پروژههای دستیابی به آن
ملخص الجهاز:
"توزیع کارکنان شرکتهای بیمه براساس سنوات خدمت (به تصویر صفحه مراجعه شود) (سالنامه صنعت بیمه کشور،5831) -تخصصگرایی ترکیب و تخصص نیروی انسانی فعال در صنعت بیمه کشورهای پیشرو به نحوی است که هر فرد،تنها در باریکهای از حرفه بیمهگری متخصص و صاحبنظر است؛ بدین صورت که در رشته فنی مربوطه فارغ التحصیل شده است و ریسک مربوط به آن نوع خاص از فعالیت را به درستی میشناسد،سپس با ورود به صنعت بیمه و طی دورههای آموزشی تخصصی،رشته دانشگاهی خود را با حرفه بیمهگری پیوند زده و در نهایت به وضعیتی رسیده که قادر است آن ریسک خاص را به خوبی تحلیل کند و با شناسایی بازار داخلی و بین المللی،وارد مذاکره و چانهزنی با بیمهگذاران و سایر بیمهگران شود؛اما در صنعت بیمه ایران وضع به گونهای است که هنوز تخصصگرایی کامل در هیچ یک از اجزای صنعت بیمه شکل نگرفته یا تثبیت نگردیده است؛ بهطوریکه نیروی انسانی بهطور هدفمند در مسیر انباشت تجربه و کسب تخصص در یک زمینه خاص بیمهای قرار نمیگیرد.
توزیع کارکنان شرکتهای بیمه براساس سنوات خدمت (به تصویر صفحه مراجعه شود) (سالنامه صنعت بیمه کشور،5831) -تخصصگرایی ترکیب و تخصص نیروی انسانی فعال در صنعت بیمه کشورهای پیشرو به نحوی است که هر فرد،تنها در باریکهای از حرفه بیمهگری متخصص و صاحبنظر است؛ بدین صورت که در رشته فنی مربوطه فارغ التحصیل شده است و ریسک مربوط به آن نوع خاص از فعالیت را به درستی میشناسد،سپس با ورود به صنعت بیمه و طی دورههای آموزشی تخصصی،رشته دانشگاهی خود را با حرفه بیمهگری پیوند زده و در نهایت به وضعیتی رسیده که قادر است آن ریسک خاص را به خوبی تحلیل کند و با شناسایی بازار داخلی و بین المللی،وارد مذاکره و چانهزنی با بیمهگذاران و سایر بیمهگران شود؛اما در صنعت بیمه ایران وضع به گونهای است که هنوز تخصصگرایی کامل در هیچ یک از اجزای صنعت بیمه شکل نگرفته یا تثبیت نگردیده است؛ بهطوریکه نیروی انسانی بهطور هدفمند در مسیر انباشت تجربه و کسب تخصص در یک زمینه خاص بیمهای قرار نمیگیرد."