Abstract:
از آنجایی که آموزش و پرورش به عنوان نقطه شروع پیشرفت هر کشوری می باشد و با توجه به اینکه عصر حاضر عصر خلاقیت
و نوآوری است. لازم است که رابطه آموزش و پرورش به عنوان سازمان یادگیرنده با پرورش خلاقیت مورد توجه قرار گیرد. به
همین منظور هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مولفه های سازمان یادگیرنده با خلاقیت کارکنان اداره آموزش و پرورش
خراسان شمالی میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کارکنان آموزش و پرورش استان خراسان شمالی پالغ بر ۳۹۷ نفر
میباشند که از این میان ۱۹۶ نفر با توجه به فرمول کوکران براساس روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. تحقیق
سازمان یادگیرنده زائول و جاستین (۱۹۹۸) و پرسشنامه خلاقیت نیوا و همکاران (۲۰۰۵) استفاده شده است. روایی محتوای
پرسشنامه ها بوسیله اساتید و متخصصین تایید و پایایی انها با استفاده از ضریب الفای کرونباخ به ترتیب ۰/7۹ و ۸۸
/۰میباشند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون. آزمون f ،t فیشر و رگرسیون استفاده گردید. نتایج نشان
میدهد بین سازمان یادگیرنده و خلاقیت رابطه معنادار و مستقیم مشاهده گردید (0/01 <p) و از بین مولفه های سازمان
یادگیرنده تنها رابطه مولفه های قابلیتهای فردی، تفکر سیستمی و مدلهای ذهنی با خلاقیت معنادار بوده (0/01 <p) و رابطه
مولفه آرمان مشترک و یادگیری جمعی غیرمعنادار بوده است (0/01 <p ) بطور کلی میزان مولفه های سازمان یادگیرنده در
آموزش و پرورش (نمونه) مناسب و میزان متغیر خلاقیت کم و نتایج تحلیل رگرسیون نیزحاکی از آن بود که عوامل فردی
(β ;0/34) و مولفه های سازمان یادگیرنده (۰/۳۷ - β ;) توانایی پیش بینی خلاقیت کارکنان (در حدود ۲۸ درصد) را به صورت
کلی دارا هستند.
Since education is the starting point for the progress of any country, and given that the present era is the age of
creativity and innovation, it is necessary to consider the relationship of education as a learning organization with
creativity. So this research aimed to investigate the Relationship of the Learning organization components with
the staff creativity of the education department of North Khorasan. The statistical population of this study
included all the employees of education in North Khorasan province, which were 397 people. 196 people of
them were selected as a sample according to Cochran formula based on simple random sampling method. The
present research is an applied research in terms of purpose and is a descriptive survey of a correlation type in
terms of the method. The Learning Organization Questionnaire of Zool & Justin (1998) and the Creativity
Questionnaire of Niwa et al. (2005) have been used as research tools. Validity of the questionnaires content was
confirmed by the professors and experts, and their reliability were 0.79 and 0.88 respectively using Cronbach's
alpha coefficient. Pearson correlation coefficient, Fisher's t & f test, and regression were used to analyze the
data. The results showed that there was a significant and direct relation between learning organization and
creativity (P <0.01) and among components of the learning organization, only the relationship between the
components of individual capabilities, system thinking and mental models with creativity was significant (P
<0.01) and the relationship between the component of the shared ideal and collective learning was insignificant
(P≥ 0.01). In general, the components of the learning organization in education (sample) were appropriate and
the amount of creativity varies was little. The results of regression analysis also suggested that individual factors
(β = 0.34) and learner organization components (β = 0.37) are generally able to predict staff creativity (about
28%).
Machine summary:
یافته های پژوهش جعفری (١٣٩٠) با عنوان : بررسی رابطه بین ویژگیهای سازمان یادگیرنده و خلاقیت معلمان شهر بجنورد در سال ٩١-١٣٩٠ نشان داد، فرضیه اصلی این پژوهش مورد تأیید قرار نگرفته است .
<رجوع شود به تصویر صفحه> شاخص های توصیفی ارائه شده در جدول نشان میدهد که درصد بیشتری (٣٤/٧%) سابقه خدمت بین ١٥ الی ٢٠ سال و (٦٣/٢%) کارکنان سازمان مرد و (٤٧/٩%) نمونه آماری دارای تحصیلات بیشتر در حوزه علوم انسانی و (٥٣/٠٦%) میزان آشنایی با فناوری اطلاعات در حد متوسط میباشند.
پس سازمانها باید به این نکته توجه داشته باشند که برای ادامه حیات موثر در برابر تهاجم های روزافزون رقبای خود باید کارکنان انعطاف پذیر و خلاق داشته باشند و پیوسته به دنبال یادگیری و اجرای راهکارهای نوین در سازمان خود باشند؛ و به این نکته توجه داشته باشند که خلاقیت و نوآوری کارکنانشان متاثر از یادگیری است ؛ که یافته های این پژوهش با نتایج تحقیقات : نژاد ایرانی و دیگران (١٣٨٩)، قنبری ودیگران (١٣٩٣)، یارمحمدزاده (١٣٨٥)، منوچهری فر (١٣٨٨) و خسروی و دیگران (١٣٩٤)، احسانی قدس و سیدعباس زاده (١٣٩١)، شاه منصوری و تقدس (١٣٩٤)، شوقی و دیگران (١٣٩١) همخوانی وهماهنگی دارد.
نتایج درج شده در جدول ٦ ماتریس همبستگی متغیرهای پژوهشی نشان میدهد: بیشترین میزان همبستگی در میان متغیرهای پژوهشی از آن خلاقیت با مولفه قابلیتهای فردی از پرسشنامه سازمان یادگیرنده در سطح اطمینان ٩٥ درصد معنادار است به میزان (٠/٤٣) میباشد (همبستگی مثبت ) بدین معنا که با افزایش خلاقیت در فعالیت های کارکنان ، میزان قابلیتهای فردی آن ها نیز افزایش مییابد و بالعکس (٠٠٥&gt;P، ٠٤٣=P).