Abstract:
مقاله پیش رو دربارة یکی از عرصههای مهم مدیریت و فرهنگ آن، یعنی مدیریت در حقوق خانواده، است. چون ما در زندگی دو مملکت یا دو خانواده داریم؛ یکی بزرگ و یکی کوچک. و چه بسا این خانواده اصل و پایة آن خانواده است. پیامبر(ص) فرمودهاند: «هیچ بنیادی نزد خداوند پسندیدهتر از ازدواج و تشکیل خانواده نیست.» قانون اساسی نیز خانواده را واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان معرفی میکند. همانطور که کشور نیاز به مدیر و رئیس دارد، حفظ و قوام خانواده نیز نیازمند تصمیمگیر نهایی و محافظ و مدیر و حمایتگر است. مقالة پیش رو به مبانی عقلی و ادلة فقهی و قانونی ریاست شوهر میپردازد. نقش پدری بماند برای مجالی دیگر به امید حق.
The article discusses one of the most important areas of management and its culture, namely, management in family law, because we have two countries or two families in our lives. One large and one small, but this family is the basis of that family. The Prophet (PBUH) has said: "No foundation is more acceptable to God than marriage and family formation, and the constitution introduces the family as the fundamental unit of society and the main focus of human development". As the country needs a manager and chairman, family preservation also requires a final decision-maker, protector, manager, and sponsor. The article focuses on the rational and legal arguments of the husband and wife. The other part, which is paternal, is in the hope of another right.
Machine summary:
» مردان سرپرست و نگهبان زنان اند، به خاطر برتریهایی که خداونـد (از نظـر نظام اجتماعی) برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است و به خاطر انفـاق هـایی کـه از اموالشان (در مورد زنان ) میکنند و زنان صالح زنانی هستند که متواضع انـد و در غیـاب (همسـر خود) اسرار و حقوق او را در مقابل حقوقی که خداوند برای آن ها قرار داده حفظ میکنند و امـا آن دسته از زنان را که از سرکشی و مخالفتشان بیم دارید پند و اندرز دهیـد (و اگـر مـؤثر واقـع نشد) در بستر از آن ها دوری کنید (و اگر هیچ راهی به جز شدت عمل بـرای وادار کـردن آن هـا به انجام وظایفشان نبود) آن ها را تنبیه کنید و اگر از شما پیروی کردند راهی برای تعدی بر آن هـا نجویید (بدانید که ) خداوند بلندمرتبه و بزرگ است .
البته باید توجه داشـت کـه بـه قول علامه طباطبایی قوامیت مرد بر همسرش به گونه ای نیست که اراده و تصرف زن را از ملک خویش سلب کند یا زن را از استقلال و حفظ حقوق اجتماعی و فردی خـود و دفـاع از آن بازدارد، بلکه معنی آن این است که چون مرد در مقابل تمتع خود از زن مالی را به او میپردازد زن نیز باید در آنچه مربوط به تمتع او از زن است مطیع و در غیاب شوهر حافظ ناموس او باشد (سید محمدحسین طباطبایی ١٣٩٤: ج ٤، ٣٤٤).