Abstract:
الگوها و مدلهای متفاوتی از سوی نظریهپردازان ترجمه، ارائه شده است که به عنوان معیاری مناسب و با کارکرد دقیقتر برای سنجش ترجمهها بهکار میروند. نظریۀ ارزیابی کیفیّت ترجمۀ کارمن گارسس (1994) از مهمترین نظریات حوزۀ زبانشناختی استکه بهمنظور تشخیص سطحکیفی ترجمهها، سازمان یافته و بهتحلیل کیفی متون ترجمه شدۀ ادبی میپردازد. در این نوشتار، برآنیم براساس الگوی پیشنهادی گارسس در سطح معنایی– لغوی، ترجمۀ داستان «نهرالذهب» یعقوب الشارونی را با عنوان «رودخانۀ طلایی» از وحید سبزیانپور و حُسیبه وکیلی با در نظرگرفتن متن اصلی داستان بررسی کنیم. مهمترین یافتههای این نوشتار که با روش توصیفی– تحلیلی نگاشته شده، بیانگر آن استکه این ترجمه از لحاظ سطح «معنایی– لغوی» موارد محدودی از دادههای قابل تطبیق با نظریۀ گارسس و زیرگروههای متعدّدآن از قبیل قبض و بسط نحوی، اقتباس، تعریف یا توضیح برحسب اختلافات فرهنگی و ابهام و... را در خود جای داده است. زبانشناسان معتقدند دلالتهای مختلف یک صورت واحد، منجر به ابهام میشود. مطابق نظر گارسس، ابهام ممکن است عمدی یا سهوی باشد. ابهام عمدی یا هنری باید منتقل شود و ابهام غیرعمدی باید برطرف شود. طبق بررسی انجام شده در این ترجمه در کتاب نهرالذهب هیچگونه ابهامی مشاهده نشد. براساس یافتههای این مقاله، «اقتباس» یا همان انتخابِ معناییِ نزدیک جمله یا کلمه در ترجمه دارای بیشترین بسامد و «توضیح»؛ یعنی بیان توضیح دربارۀ کلمه در پاورقی یا پرانتز، کمترین مورد را دارا بوده و قبض نحوی یا همان کاهش واژگان در ترجمه که از نکات منفی اشاره شده به آن در نظریۀ گارسس است، مواردی بیان شده است.
Different patterns and models have been proposed by translation theorists, which are used as a suitable and more accurate criterion for measuring translations. Ms. Carmen Garces’ (1994)'s theory of translation quality assessment is one of the most important theories in the field of linguistics, which organizes and analyzes the quality of translated literary texts in order to determine their qualitative level. The aim of this article is to examine the main text of the story "Nahr al-Dhahab" by Yaqub al-Sharuni using the model proposed by Garces on the semantic-lexical level. This story is translated by Dr. Vahid Sabzianpour and Hasiba Vakili as “The Golden River”. The most important findings of this paper written by a descriptive-analytical method, indicates that this translation, in terms of its "semantic-lexical" level, contains a limited number of data that are compatible with Garces’ theory and its various subcategories, such as: syntactic adaptation, adaptation, definition or explanation in terms of cultural differences and ambiguity. Linguists believe that the different meanings of a single form lead to ambiguity. According to Garces, the ambiguity may be intentional or inadvertent. Intentional or artistic ambiguity must be conveyed, and unintentional ambiguity must be removed. According to the review of this translation, no ambiguity was observed in the book Nahr al-Dhahab. According to the findings of this article, "adaptation" or the same semantic choice close to a sentence or word in translation, has the highest frequency, and "explanation", i.e. the explanation of the word in a footnote or parentheses, has the lowest frequency. There were also some instances of syntactic compression which is considered as one of the negative points mentioned in Garces theory.
Machine summary:
نقد ترجمۀ فارسي داستان «نهرالذهب » براساس نظريۀ سطح معنايي- لغوي الگوي گارسس ١ـ محمدنبي احمدي ٢ـ زهرا قنبري ١ـ استاديار زبان و ادبيات عربي دانشگاه رازي ، کرمانشاه ، ايران ٢ـ دانشجوي کارشناسي ارشد زبان و ادبيات عربي دانشگاه رازي ، کرمانشاه ، ايران (تاريخ دريافت : ١٣٩٩/٠٣/٢٨؛ تاريخ پذيرش : ١٣٩٩/٠٦/١٥) چکيده الگوها و مدل هاي متفاوتي از سوي نظريه پردازان ترجمه ، ارائه شده است که به عنوان معياري مناسب و بـا کـارکرد دقيق تر براي سنجش ترجمه ها به کار ميروند.
پژوهش هايي که براساس الگوهاي مطرح شده از سوي زبان شناسان و نظريه پردازان حوزة ترجمه و به طور خاص با تکيه بر نظريۀ پيشنهادي گارسس ، ترجمۀ متون ادبي، نقد و بررسي شده و براي پيشينۀ تحقيق از آن ياد ميشود به شرح زير است : - مقاله اي با عنوان : «ارزيابي و مقايسۀ ترجمه هاي فارسي رمان انگليسي شاهزاده و گدا، اثر مارک تواين براساس الگوي گارسس » به قلم رشيدي و فرزانه (١٣٨٩ش ) - مقالۀ «نقد واژگاني ترجمۀ موسويگرمارودي از قرآن کريم (با تکيه بر سطح معاني لغوي گارسس )» (١٣٩٦ش ) به کوشش رحيميخويگاني که در فصل نامۀ مطالعات ترجمۀ قرآن کريم چاپ شده است .
- «لم يتجاوزالثانيۀ عشرة من عمره » (الشاروني، ١٣٩٧: ٧): «دوازده سال بيشتر نداشت » (سبزيان پور و وکيلي، ١٣٩٧: ٨)؛ ترجمه تحت اللفظي اين جمله ميشود «دوازده سال از عمر او تجاوز نميکرد» است که مترجم معادلي کاربردي و روان استفاده کرده تا براي خوانندگان متن ترجمه قابل فهم باشد و اين يک عبارت عاميانه است که به زبان مقصد نزديک تر است .