Abstract:
بازارهای در حال تغییر، نقش زیادی بر روی تصمیمهایی که شرکتها میگیرند، دارند. محیط جهانی، در درک بازار،پیچیدگی های زیادی را برای بازاریابان به وجود آورده است. شرکتها به صورت پی درپی، استراتژیهای بازاریابی به روزتری را جهت کسب منابع بیشتر و باقی ماندن در بازار ایجاد و استفاده میکنند.شرکتهای بسیاری به تولید محصولات جدید و ورود آنها به بازار جهت برآورده کردن نیازها و سلایق در حال تغییر مصرف کننده، متکی هستند. از جمله استراتژیهای کاربردی در برندگذاری، توسعه برند است، به گونهای که امروزه اکثر شرکتها و کسب وکارهای بزرگ برای معرفی محصولات جدید خود از این استراتژی استفاده میکنند. با توسعه برند، سازمانها میتوانند در مسیرهای دیگری گام بردارند و با کمک تولید و ارائه کالا و خدمات با استفاده از همان نام تجاری،توسعه و گسترش یابند و ریسک تصویر برند خود را کم کنند. این استراتژی منجر به کاهش هزینه، کاهش ریسک و افزایش صرفه جویی در هزینه هاخواهد شد. توسعه برند ناموفق منجر به آسیب رساندن به برند اصلی و از بین رفتن ارزش ویژه برند میشود. در مدل پارادایمی تئوری مبتنی بر داده ها ،پدیده اصلی این پژوهش همان فرایندارائه مدل انتخاب و توسعه یک برند با تاکیدبر نقش استراتژیهادر نظر گرفته شده و شرایط فعلی،شرایط زمینه ای و شرایط مداخله گر این پدیده های اصلی نیزارائه شد،همچنین نتایج آن نیزارائه میشود. ساخت مدل پارادایمی بامصاحبه های دقیق مرتبط با نظریه مبتنی بر دادههااست این پژوهش از میان کلیه متخصصان مطرح دانشگاهی دارای زمینه علمی مرتبط با مدیریت برندسازی و کارشناسان شرکتها انتخاب شده اند.
Changing markets play a big role in the decisions companies make.The global environment, in understanding the market, has created many complexities for marketers. Companies are constantly creating and using more up-to-date marketing strategies to gain more resources and stay in the market.Many companies rely on producing new products and entering the market to meet the changing needs and tastes of the consumer.One of the practical strategies in branding is brand development, so that today most companies and large businesses use this strategy to introduce their new products.With brand development, organizations can take other steps and develop and expand their brand image by reducing the risk of their brand image by producing and delivering goods and services using the same brand. This strategy will reduce costs, reduce risk and increase cost savings. Unsuccessful brand development leads to damage to the original brand and loss of brand equity. In the paradigm model of data-based theory, the main phenomenon of this research is the same process of presenting a model for selecting and developing a brand with emphasis on the role of strategies and the current conditions, background conditions and intervening conditions of these main phenomena were also presented, as well as the results.Build a paradigm model with detailed interviews related to data-based theory and the statistical population of this research has been selected from all prominent university experts with a scientific background related to branding management, managers and experts of companies.
Machine summary:
نتایج این پژوهش به عنوان گام اولیه در بررسی توسعه برند قابل استفاده بوده و برای متخصصان رفتار مصرف کننده و همچنین متخصصان مطرح دانشگاهی دارای زمینه علمی مرتبط با مدیریت بازاریابی نیز کاربردی است .
مقدمه توسعه برند، بسط دادن یک برند موفق برای ایجاد محصول جدید دیگری است که میتواند در طبقه محصول مشابه یا متفاوت باشد )٢٠١٣ ,Shakoor &Soomro, Abbas, Hameed ( هنگام ارزیابی توسعه برند، اگر نگرش مصرف کنندگان مطلوب باشد، این نگرش ، اثر مثبتی روی ارزش ویژه برند مادر دارد.
انسان ها به شکل افراد مشهور ),Pounders &Kowalczyk ٢٠١٦( ، سیاست مداران )٢٠١٦ ,Bal &Bigi, Treen ( هنرمندان )٢٠١٨ ,Mikołajczak &Kucharska, ( و مدیرعاملان مشهور )٢٠١٨ ,Henseler &Scheidt, Gelhard, Strotzer, (، ورزش کاران )& Carlson ٢٠١٣ ,Donavan(، وبلاگ نویسان )٢٠١٦ ,Parmentier &Delisle ( یا افراد ساده )& n, PaswanGuzma ٢٠١٥ ,Van Steenburg(، خود را میبینند و توسط دیگران به عنوان مارکهای خاص خود دیده میشوند.
روابط مصرف کنندگان با نام تجاری میتواند بسیار قوی شود و ماهیت مثبتی داشته باشد، همچون عشق به برند )٢٠١٧ ,Teravest &Hegner, Fenko, ;٢٠١٧ ,ozPelaez-Mun &n, Delgado- Ballester, Palazo(، یا منفی به عنوان نفرت از برند ) ,Zarantonello, Romani ;٢٠١٧ ,Van Delzen &Hegner, Fetscherin, ٢٠١٨ ,Fetscherin &Grappi (، بیزاری از برند )٢٠١٣ ,Park &Park, Eisingerich, (، یا خراب کاری در برند ٢٠١٦ ,Hoyer &hr, Nyffenegger, Krohmer Ka( بیان شود.
شرکت ها، مارکهای قدرتمندی میخواهند که داراییشان باشد و سعی میکنند قدرت برند را افزایش دهند که منجر به ارزیابی مطلوب و حمایت از گروه های مختلف ازجمله مصرف کنندگان و کارمندان از ارائه نام تجاری بازار میشود (٢٠١٦ ,Wisker &Poulis ;٢٠١٥ ,McDonald &Dwivedi, Johnson ).