Abstract:
افسانه فاطیلی یکی از افسانههای کهن مردم کردستان است که با نامهای مختلف و با روایات
متعدد روایت میشود. ساختار منسجم این افسانه بیش از هر چیز تقابل دوگانهای را بین انسان و
دیو یا تاریکی/ روشنایی نشان میدهد. این تقابل از خلال دوگانههایی مانند دیو/ انسان. خانه/
بیرون و گیاه/ درخت نیز در این افسانه کاملا پیداست. این مقاله که به روش استادی - کتابخانهای
انجام شده است ضمن روایتشناسی افسانه فاطیلی, عناصر نمادین این افساه را احصا و تحلیل
کرده است. این جستار نشان میدهد عناصر کالبدی مانند موجودات کوچکجنثه (کوسه. خضس
کوتوله, برادر کوچک و...) و نیز انگشتان دست و پاء دم یا کچل بودن نیز در این افسانه به جهان
حیاتی و دیوان اشاره دارد که قدمت و اهمیت این افسانه را در بین مردم نشان میدهد.
Machine summary:
در کتاب افسانه هاي ديار ما، تـأليف کـورش اميني نيز افسانۀ فاطيلي با عنوان «قصۀ خواهر هفت برادر»، مشـابه روايـت اخيـر اسـت و تنها تغيير موجود اين است که جاي برادر کوچک ، برادر کچل ذکر ميشود (اميني، ١٣٩٩، ج ١: ٣٧٠ـ٣٦٤).
افسانه هاي کرد زبان با جن يکي است و توانايي تسخير آدمي و به کالبد ديگري درآمدن دارد (ابراهيمي الف ، ١٣٩٢: ٧٥) و بين آسمان و زمـين جابـه جـا ميشـود و يـا بـه دود تبديل ميگردد (سليمي، ١٣٩٠: ١٠٣)، در خانه تنها مفهومي استعاري بـراي بيـان تقابـل اصلي بين ديو و خانه است که در اصل فضاي بيروني (ناقدسي) را از فضـاي درونـي و قدسي خانه جدا ميکند.
درگاه خانه نيز به دليل موقعيت رابطه اي آن با درون / بيـرون (ديـو/ دختـر) که فاطيلي انگشت خود را در آن قرار ميدهد قابـل تأمـل اسـت کـه در سـاختار قصـه ميتواند همان «مرز» جهان ديو و جهان دختر و دنياي فرهنگي را مشخص کند.
از اين رو در افسانه هاي کردها ديوه شل ، شاه ديوان است و بدين وسيله اين لنگ بـودن ديـو به عنوان شاخص اصلي و نمادين براي هويت متمايز اين موجودات با انسـان مـورد تأکيـد قرار ميگيرد و موجودي پيشاانساني را ترسيم ميکند (محمـدي، ١٣٩٦: ١٦١، ١٧٣ـ١٤٩).