Abstract:
پرسش از "چیستی " مبنای قواعد و قوانین حاکم بر تنظیم روابـط جمعـی انسـان ها یکی از بزرگ ترین دغدغه های اندیشمندان در طول تـاریخ متمـادی تفکـر بشـری بوده است . در پاسخ به چیستی مبنای این قواعد تنظیم کننده - کـه از آنهـا تحـت عنوان "علم حقوق " یاد می کنند- دو دیدگاه کلان بـه نام هـای "حقـوق طبیعـی " و "حقوق وضعی " وجود دارد. حقوق طبیعی نظر بر "واقعی بـودن " گزاره هـای حقـوقی دارد، در حالی که حقوق وضعی قائل به "اعتباری بودن " این گـزاره هاسـت . نظریـه سوم و بینابین اعتباری -حقیقی بودن ماهیت قضایای حقوقی به نظر قابـل دفـاع تر می آید. نقد و بررسی دو دیدگاه پیش گفته و تبیین و توجیـه نظریـه سـوم در پرتـو مداقه در انحاء روابط و تعامل واقعیت و اعتبار یا "است " و "باید" قابل پیگیری است . البته پیش از همه بایـد معـانی و تعـاریف گونـاگون اعتبـاری را در علـوم عقلـی و فرهنگ اسلامی در مسیر وصول به تعریـف مـورد نظـر در علـم حقـوق کـاوش و بررسی کرد. در انتها نیز از نحوه ترابط واقعیت و اعتبار، نتـایجی در مـورد ثبـات و تحول در حقوق و رابطه حقوق با عرف و فرهنگ جوامع قابل اخذ و استنباط است .
Machine summary:
(سروش ، ١٣٥٨، ص٢٧٢؛ همو، ١٣٥٩، بی تا، ص١١-١٢) عده ای دیگر نیـز بـرای ایـن نـوع ادراکـات خصایصـی را ذکـر کردنـد و در نقـد و تکمیـل ویژگی هــای یادشــده ، بیــان داشــته اند کــه اعتباریــات تــابع نیازهــا و احساســات درونــی یــا نیازهـای اجتمـاعی هسـتند و وقتـی جامعـه می بینـد بـدون قـانون نمی توانـد بـه حیـات خـود ادامـه دهـد قـانون وضـع می کنـد؛ یعنـی عنـوان «ضـرورت و وجـوب » را بـرای یـک عنـوان اعتبار می کند و تحقق دادن آن عنوان را ضروری می شمارد.
دومین شرط لازم را هر این گونـه بیـان مـی کنـد: تنهـا قبـول وجـود نهـادی اجتمـاعی بـه نـام «وعـده » کفایـت نمی کنـد، بلکـه او بایـد حکمـی غیـر توتولوژیـک را هـم قبـول داشـته باشد و آن هم اینکه «هر کس باید به وعـده خـود وفـا کنـد»، زیـرا در ایـن صـورت اسـت کـه شخص را می تـوان ملـزم بـه پرداخـت پـول کـرد و الا او بـا اینکـه می پـذیرد وعـده ای داده ، از انجــام دادن آن خــودداری می کنــد.
بـه بیـان دیگـر، بـا توجـه بـه اینکـه نفـس الامـر معنـایی اعـم از امـور خـارجی دارد و شـامل مراتـب سـه گانه ثبـوت وجـود (اعم از خارجی و ذهنی ) و ثبـوت ماهیـت و نیـز مفـاهیم اعتبـاری عقلـی اسـت ، روابـط تـأثیر و تــأثر بــین افعــال اختیــاری انســان و نتــایج حاصــل از آنهــا، اعــم از نتــایج مــادی ، دنیــوی ، اجتمــاعی ، نتــایج روانــی ، معنــوی و اخــروی از «واقعیــات نفــس الامــری » اســت و در واقــع تمـامی حقـایق فلسـفی و متـافیزیکی کـه بـا مفـاهیم خـاص فلسـفی بیـان می شـود از جملـه واقعیت های نفس الامر است .