چکیده:
هدف از این تحقیق توسعهی مدل تئوریکی همسویی راهبردهای کسب و کار، تولید و بازاریابی است که به بررسی شرایط و عوامل همسویی راهبردی میپردازد. برای توسعهی مدل تئوریکی همسویی راهبردهای مذکور از روش تحقیق تئوری برخاسته از دادهها استفاده شده است. جامعهی آماری در این پژوهش شامل مدیران میانی و ارشد شرکتهای تعاونی تولیدی پیشگامان عصر ارتباطات، تعاونی پیشگامان کویر و پیشگامان فناوری اطلاعات ایساتیس طی سال 90-1389 بوده و روش گردآوری دادههای این پژوهش، بررسی گستردهی ادبیات و پیشینهی تحقیقهای همسویی راهبردی و مصاحبههای متعدد سازمانیافته و نیمهسازمانیافته است. اطلاعات جمعآوری شده در نرمافزار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان میدهد که محصول، بنیان همسویی راهبردی شرکت است؛ همهی راهبردها حول آن تدوین شده و رابط بین راهبرد تولید و بازاریابی است. ستادهی راهبردهای بازاریابی و کسب و کار به محصول مرتبط میشود و به مثابهی دادهای برای بخش تولیدی در قالب ویژگیها و نیازمندیهای محصول است.
The purpose of this Research is Developing a Theoretical Model for Alignment of Production، Marketing and Business strategies that to survey Conditions and factors of strategic alignment using Grounded Theory. For Developing the theoretical model of Alignment strategies we used Grounded Theory Research Method. The statistical community in this study consisted of middle and senior managers of three branch pishgaman kavir group over the years 1389-90. Data collection of this study is extensive literature survey، strategic Alignment researches and various structured and semi-structured interviews. Data collected were analyzed in ATLAS.tiTM software. The results of this study indicated that product represents the cornerstone for the strategy congruence in the company، being all strategies formulated around it and being the real linkage between marketing and manufacturing strategies. The output of marketing strategy and business strategy is related to the product and it works as an input for manufacturing in terms of product characteristics and production requirements.
خلاصه ماشینی:
"ارائه ی مدل تئوریکی برای همسویی راهبردهای تولید، بازاریابی و کسب و کار با استفاده از روش تئوریسازی دادهبنیاد علی مروتی شریف آبادی ١، حجت الله صادقی ٢، مسلم رضایی تقی آبادی ٣ ١استادیار دانشکدهی اقتصاد، مدیریت و حسابداری، دانشگاه یزد ٢استادیار دانشکدهی اقتصاد، مدیریت و حسابداری،دانشگاه یزد ٣کارشناسی ارشد دانشگاه علم و هنر یزد چکیده هدف از ایـن تحقیـق توسـعه ی مـدل تئـوریکی همسـویی راهبردهـای کسـب و کـار، تولیـد و بازاریابی است که به بررسی شرایط و عوامل همسویی راهبردی میپردازد.
نتیجه ی این مطالعه به تأثیر همسویی راهبـرد تولیـد و راهبـرد اتوماسـیون بـر 4 - Papke-Shields and Malhotra 2 - Sun and Hong 3 - Rhee and Mehra 1- Lindstrom and Winroth تصمیم گیریهای صحیح در سطح اتوماسیون و در نهایـت افـزایش عملکـرد کسـب و کار سازمان اشاره دارد.
گلاسر و استراوس رویه های تئوری بـر خواسـته از دادههـا را بـه صورت یک چارچوب مشخص تعیین نکردهاند و محققـین را تشـویق مـیکننـد کـه بـا توجه به اهداف رشته ی مورد مطالعه ی خود از رویه های خاصی اسـتفاده کننـد روش این تحقیق نیز بر اساس تئوریسازی داده بنیاد و با استفاده از مدل ارائه شده توسط پاندیت (١٩٩٦ ,Pandit) طراحی شده است .
بـا توجـه بـه ساخت ماتریسی و پیچیدگی زیاد سطح عملیات شـرکت هـای مـورد نظـر ایـن تحقیـق ، ایجاد تیم های میان کارکردی به منظور تدوین یک مجموعه از راهبردها که بـر اهـداف یکسان تمرکز دارند بسیار با اهمیت است ، یعنی یک مجموعه از راهبردهـا کـه اساسـا یک راهبرد واحد هستند."