چکیده:
یوسف حسین بکّار (1942- تاکنون) نویسنده، محقق و منتقد ادبی از جمله پژوهشگرانی است که به واسطۀ آگاهی از شیوه و فنون ترجمه، اقدام به نقد و بررسی ترجمههای عربی رباعیات خیام کرده است. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن بوده است تا دیدگاههای نقدی وی پیرامون این ترجمهها را براساس 7 مؤلّفه (عقلاییسازی، شفافسازی، اطناب کلام، غناییزداییکیفی، غناییزداییکمی، تخریب اصطلاحات و تخریب سیستم زبانی) از دیدگاه ریختشکنانۀ آنتوان برمن (1991-1942م) نظریهپرداز مبدأگرای فرانسوی به شیوۀ توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. در این جستار، آرای نقدی بکّار در کتاب الترجمات العربیّة لرباعیات الخیام، مطالعه و سپس از میان دیدگاههای نقدی وی آنچه قابلیت انطباق و همسویی بیشتر را با مؤلفههای نظریۀ آنتوان برمن داشته، گزینش شد و تحت عنوان مربوط به خود مورد بحث و بررسی قرار گرفت. یافتهها نشان داد که بکّار در نقد و بررسیهای خود با بهرهگیری از رویکرد زبانشناختی اغلب دیدگاههایی ذوقی و به دور از استدلال و برهان ارائه داده است. اتخاذ رویکرد زبانشناختی از سوی بکّار دلیل مطابقت روش نقدی وی با مؤلّفههای نظریۀ آنتوان برمن در این مقاله بود؛ با این تفاوت که رویکرد زبانشناختی در روش بکّار، فاقد کاربست مباحث نظری بود و او دیدگاههای خود را در قالب و چارچوب نظری با ساختاری علمی، منسجم و استوار ارائه نداده است.
Youssef Hussein Bakkar (1942-present) is a writer, researcher, and literary critic among scholars who have attempted to criticize Arabic translations of Khayyam's quatrains through his knowledge of translation techniques. The present study aims to descriptively-analytically criticize his views on these translations based on seven features (rationalization, clarification, theological terms, qualitative ennoblement, quantitative impoverishment, idiom destruction, language system destruction), which are the deforming view of Antoine Bremen (1942-1991), the French pioneer theorist. The findings of the study indicate that Bakkar used his criticism in his reviews and his views are often humorous, devoid of reasoning, and do not follow any particular theory. Adopting a linguistic approach by Bakkar shows that his critique of the method is consistent with the components of Antoine Berman's theory, but Bakkar’s linguistic approach lacks the application of theoretical issues. He does not present his views in a coherent, solidly structured theoretical framework.
خلاصه ماشینی:
در اين راستا، پژوهش حاضر بر آن بوده است تا ديدگاه هاي نقدي وي پيرامون اين ترجمه ها را براساس ٧ مؤلفه (عقلاييسازي، شفاف سازي، اطناب کلام ، غناييزداييکيفي، غناييزداييکمي، تخريب اصطلاحات و تخريب سيستم زباني) از ديدگاه ريخت شکنانۀ آنتوان برمن (١٩٩١-١٩٤٢م ) نظريه پرداز مبدأگراي فرانسوي به شيوة توصيفي- تحليلي مورد بررسي قرار دهد.
در زمينۀ پژوهش هاي صورت گرفته با محوريت ديدگاه تحريف متن آنتوان برمن نيز ميتوان به اين آثار اشاره کرد: غلامحسين پور (١٣٩١) در پايان نامۀ خود با عنوان «بررسي استراتژيهاي بوميسازي و خارجيسازي در ترجمه هاي انگليسي به فارسي رمان ها براساس نظريۀ تحليل منفي برمن »، سه رمان ترجمه شده از صالح حسيني را براساس نظريۀ آنتوان برمن مورد بررسي قرار داده است .
اين پژوهش توصيفي- تحليلي ديدگاه هاي نقدي يوسف حسين بکار پيرامون ترجمه هاي عربي رباعيات خيام را براساس ٧ مورد از مؤلفه هاي نظريۀ آنتوان برمن (عقلاييسازي، شفاف سازي، اطناب کلام ، غناييزدايي کيفي، غناييزدايي کمي، تخريب اصطلاحات و تخريب سيستم زباني) بررسي ميکند.
به همين سبب است که برمن در نظريۀ خود چنين ترجمه اي را که «مترجم به تغيير سبک نگارش و سطح زبان نويسنده ميپردازد و با جابه جا کردن واژه هاي تشکيل دهندة جمله ، آن ها را به نظم درميآورد تا در زبان منطقيتر نشان دهد» (برمان ، ٢٠١٠) مخرب سيستم زباني ميداند؛ زيرا در اين نوع ترجمه ، جملات و عبارات متن اصلي به دلخواه مترجم پس و پيش ميشود و گاه مطالبي غير از گفته هاي شاعر يا نويسنده بر آن افزوده و يا کاسته ميشود (ن .