چکیده:
صنایع دستی یکی از قدیمیترین و پرسابقهترین دستاوردهای بشری است که به علّت بومی و منحصربفرد بودن، عدم وابستگی تولید آن به خارج و وجود نیروهای انسانی خلاق، ماهر و توانمند، ظرفیت عظیمی برای توسعه کارآفرینی در مناطق مختلف کشور بوده است. این پتانسیل در استان سیستان و بلوچستان از غنای عمیقی برخوردار بوده امّا به دلیل اتکای روندهای تولید و عرضه آن به رویکردهای سنتی، تاکنون بهرهبرداری مناسبی از آن نشده است. از همین جهت، پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین مدل بازاریابی کارآفرینانه در حوزهی کسبوکارهای مرتبط با صنایع دستی در استان سیستان و بلوچستان انجام شده است. روش پژوهش، کیفی و از طریق مصاحبهی عمیق با صاحبنظران این حوزه مبتنی بر نظریه دادهبنیاد بود که فرایند آن در سه مرحلهی کدگذاریِ باز، محوری و انتخابی صورت گرفته است. پس از 14 مصاحبه با صاحبنظران واجد شرایط، دادههای لازم گردآوری شد. سپس فرایند مقایسهی مستمر دادهها و کدگذاریهای باز، انتخابی و محوری انجام و 123 مفهوم اولیه شناسایی شدکه بر حسب مشابهتهای ساختاری و محتوایی، در قالب 18 مقوله دستهبندی گردید. حاصل نهاییِ تحلیل دادههای گردآوری شده، در قالب یک نظریهی دادهبنیادِ اولیه با عنوان «الگوی بازاریابی کارآفرینانه صنایع دستی» ارائه شد که مشتمل بر شرایط علّی، پدیدهی محوری، راهبردها، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر و پیامدها میباشد.
Handicrafts are one of the oldest and most prestigious human achievements due to their indigenous and unique nature, their independence of overseas production and the presence of creative, skilled and capable human resources, enormous capacity for entrepreneurship development in different parts of the country. This potential is deeply rich in Sistan and Balochestan province, but due to its reliance on traditional production and supply trends, it has not yet been applied properly. Therefore, the present study aimed to design and explain an entrepreneurial marketing model in the field of businesses related to handicraft in Sistan and Balochestan province. The research method was qualitative and through in-depth interviews with the experts in this field based on Grounded Theory, which was carried out in three stages of: open, axial and selective coding. After 14 interviews with qualified experts, the necessary data were collected. Then, the continuous comparison process of open, selective, and axial coding data was done and 123 primary concepts were identified and categorized into 18 categories based on structural and content similarities. The final result of the analysis of the collected data was presented in the form of a basic grounded theory called the Entrepreneurial Marketing Model of Handicrafts which include causal conditions, pivotal phenomenon, Strategies, contextual conditions, The interventionist conditions and consequences.
خلاصه ماشینی:
از همین جهت ، پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین مدل بازاریابی کارآفرینانه در حوزه کسب وکارهای مرتبط با صنایع دستی در استان سیستان و بلوچستان انجام شده است .
مبانی نظری و پیشینه ی پژوهش در دهه های اخیر، شاهد ظهور بدنه ای از دانش هستیم که بازاریابی کارآفرینانه را به عنوان یک حوزه ی تحقیقاتی مجزا در ذیل ادبیات کارآفرینی و بازاریابی قرار داده است ( ,Whalen, Uslay, Pascal, Omura, McAuley ٢٠١٦ ,.
مطالعات نشان میدهد که از رویکرد بازاریابی کارآفرینانه میتوان برای همه ی انواع کسب وکارها، فارغ از اندازه شان استفاده نمود (٢٠١٨ ,Ramadani &Hisrich )، ضمن اینکه این استراتژی با کلیه مراحل چرخه حیات محصول مرتبط بوده و میتواند سرعت فرایندها را در بازار، تسهیل کند ( ,Liesch &Mort, Weerawardena ٢٠١٦ ,.
تعداد ١٤ مصاحبۀ نیمه ساختاریافته با تأکید حداقلی بر سؤال های ازپیش تعیین شده و به صورت حضوری صورت گرفته است (برخی از سئوال های پژوهش عبارتنداز: چه عواملی نهادینه سازی استراتژی بازاریابی کارآفرینانه در روند تولید و عرضۀ صنایع دستی سیستان و بلوچستان را تشدید می کند؟ برای ایجاد و تقویت این رویکرد، چه راهبردهایی باید موردتوجه بوده و اجرایی شوند؟ در مسیر اجرای راهبردها، چه عوامل مداخله گری ممکن است وجود داشته باشند؟ شرایط زمینه ای که بر راهبردهای تدوین شده ممکن است تأثیرگذار باشند، چه هستند؟ چنانچه فرایند بازاریابی کارآفرینانه در حوزۀ موردنظر به مرحلۀ بلوغ و تکامل رسیده و اجرایی شود، چه پیامدهایی در سطح جامعۀ محلی پدیدار خواهد شد؟).