خلاصة:
سبک های تفکر و نوع نگاه مدیران به مسائل پیرامون خود م یتواند به عنوان یک مؤلفه مهم در ارتباط با توسعه وبالندگی سازمانی و رهبری سازمان نق شآفرینی نماید. تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش سبک های تفکر مدیرانآموزشی در انطباق رفتار آنان با شاخص های رهبری تحولی انجام شد. روش تحقیق همبستگی بود. جامعه آماریشامل 72 مدیر آموزشی شاغل در مدارس بودند که به روش سرشماری انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از دوپرسشنامه سبک های تفکر )استرنبرگ، 1997 ( و سبک رهبری تحولی )بس و اولیو، 1985 ( استفاده شد. داد هها درسطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمون های t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج این تحقیق نشان داد که: مدیران آموزشی مورد بررسی به سبک های نوع اول در دسته بندی زانگ و استرنبرگگرایش بیشتری داشت هاند و در سبک های تفکر قضایی، آزادمنشانه، اجرایی، بیرونی و کلی در مقایسه با دیگر سب کهانمره بالاتری داشته اند. رفتار مدیران از حیث انطباق با شاخص های رهبری تحولی به دو شاخص انگیزش الهام بخشو ملاحظات فردی نزدیک تر بوده است. ضمن آن که، رفتار مدیران مرد در مقایسه با مدیران زن انطباق بیشتری باشاخص های رهبری تحولی داشته است. بین سبک های نوع اول، دوم و سوم با یکدیگر رابطه معناداری وجود داشته است؛اما بین هیچ یک از سبک های تفکر با شاخص های رهبری تحولی رابطه معناداری مشاهده نشد.
ملخص الجهاز:
نتایج این تحقیق نشــان داد که : مدیران آموزشی مورد بررسی به ســبک های نوع اول در دسته بندی زانگ و استرنبرگ گرایش بیشــتری داشته اند و در ســبک های تفکر قضایی ، آزادمنشانه ، اجرایی ، بیرونی و کلی در مقایسه با دیگر سبک ها نمره بالاتری داشــته اند.
بنابراین ، تحقیق حاضر ضمن شناسایی سبک تفکر مدیران آموزشی بر مبنای دسته بندی اخیر زانک (٢٠٠٢) و تعیین میزان انطباق رفتار مدیران با چهار شــاخص رهبــری تحولی در نظریه بس و اولیو (٢٠٠٧)، رابطه و نقش سبک های تفکر مدیران را در انطباق رفتار آنان با شاخص های رهبری تحولی را مورد بررسی قرار داده است .
نتیجه گیری در این تحقیق نقش ســبک های تفکر مدیران آموزشــی در انطباق رفتار آنان با شاخص های رهبری تحولی مورد بررســی قرار گرفت .
یافته های تحقیق نشان داد که مدیران مورد مطالعه در بین ١٣ سبک تفکر معرفی شده در مدل استرنبرگ به ٥ سبک تفکر قضایی ، آزادمنشانه ، اجرایی ، بیرونی و کلی گرایش بیشتری نشان داده اند.
یافته های مربوط به این سؤال با نتایج تحقیقات رضوی (١٣٨٧)، شکری و همکاران (١٣٨٥ و ١٣٨٨) و سروقد و همکاران (١٣٨٩) در نتایج به دست آمده در رابطه با گرایش دانشجویان و دانش آموزان به سبک های آزادمنشی ، قضایی ، اجرایی ، کلی و بیرونی هم خوانی دارد.
(2002) , "Examining the relationship between leadership and emotional intelligence in senior level managers", Leadership & Organization Development Journal,Vol. 23 No. 2, pp.
Relationship Between Emotional Intelligence and Transformational Leadership Style: A Gender Comparison, Journal of Business and Psychology, Vol. 17, No. 3:387-404.