خلاصة:
در دنیای کنونی توسعهی صادرات تنها به افزایش درآمد ارزی از طریق صادرت کالا و خدمات محدود نمیشود بلکه نقش مهمتری را به عنوان یک استراتژی رشد و حتی توسعه اقتصادی در جهان به عهده دارد. از اینرو اینکه چطور میتوان یک صادرکننده موفق بود، روز به روز اهمیت بیشتری یافت. هدف اصلی در این پژوهش مطالعه تاثیر گرایش کارآفرینانه بر توان صادراتی از طریق بررسی نقش میانجیگری یادگیری سازمانی و عملکرد نوآوری در شرکتهای صادراتی کوچک و متوسط بوده است. هدف این تحقیق از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی همبستگی است. جامعه آماری از 1000 شرکت کوچک و متوسط، فعال در بخش صادرات و عضو پایگاه اطلاع رسانی صنایع کوچک و متوسط تشکیل شده است. با توجه به جامعه آماری به کمک جدول مورگان حجم نمونه 278 به دست آمد و درنهایت با نمونهگیری خوشهای، 305 پرسشنامه بهصورت الکترونیکی جمعآوری گردید. پایایی ابزار تحقیق بهوسیله بررسی سازگاری درونی و روایی آن از طریق روایی همگرا و واگرا موردسنجش و تایید قرار گرفت. بررسی فرضیات تحقیق نیز در قالب مدلیابی معادلات ساختاری و به کمک نرمافزار لیزرل انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه استاندارد گرایش کارآفرینانه، قابلیت یادگیری سازمانی و عملکرد نوآوری استفاده گردید و توان صادراتی نیز هماهنگ با ادبیات این حوزه به عنوان سهم صادرات در کل فروش هر شرکت در نظر گرفته شد. در سطح اطمینان 05/0 نتایج آزمون فرضیههای تحقیق ضمن تایید تاثیر گرایش کارآفرینانه بر توان صادراتی نشان داد علاوه بر اینکه گرایش کارآفرینانه به صورت مستقیم موجب افزایش توان صادراتی شرکتها میشود؛ میتواند به صورت غیرمستقیم و از طریق دو متغیر میانجی عملکرد نوآوری و قابلیت یادگیری سازمانی نیازها و خواستههای پنهان و بیان نشدهی مشتریان در بازارهای جهانی را شناسایی کرده و بر این اساس توان صادراتی شرکتها را افزایش دهد.