خلاصة:
زبان محاورهای جلال آل احمد، عناصر فرهنگی و فولکلوریک زیادی را به مخاطب عرضه میکند. از آن جمله میتوان به مثلوارهها، واژگان کوچهبازاری و جملههای کنایهای، نامآواها، شکستهنویسی و غیره اشاره کرد. برای ترجمه این موارد خاص فرهنگی، میتوان از آراء نیومارک (1988) کمک گرفت؛ وی با تبیین جایگاه عناصر فرهنگی زبان و ارائۀ راهکارهایی، نشان میدهد چنانچه بین منبع و زبان مقصد و خوانندگان آن تداخل فرهنگی وجود داشته باشد، ترجمه بهتر امکانپذیر است، لذا برای یافتن قرابتهای فرهنگی، شناسایی و دستهبندی عناصر بومشناختی، مادی، عادات و نهادهای فرهنگی جامعههای مقصد و مبدا ضروری است. در همین راستا ایکسلا نیز انواعی از راهکارهای عملی برای ترجمه چنین متونی را دستهبندی و تبیین میکند. در این تحقیق ترجمۀ فرانسوی ژیلبر لازار از داستان گناه، و روش او در انتقال اصطلاحات و عناصر فرهنگی خاص از فارسی به فرانسه را بر اساس الگوهای دستهبندی نیومارک و ایکسلا بررسی کردهایم و نشان دادهایم که ترجمۀ لازار بر پایۀ معادلهای «کارکردی-فرهنگی» است که درجات متفاوتی از تقریب فرهنگی را در خود دارند. دستهبندی این معادلها بر اساس الگوهای فوق، اطلاعات ترجمهشناختی مفیدی را در اختیار مترجمان و محققان قرار میدهد.