Abstract:
ابهام به دو نوع زبانی و ادبی تقسیم میشود. ابهام نحوی که با عنوان ابهام دستوری مطرح میشود و برخی آن را ایهام ساختاری نامیدهاند، یکی از وجوه ابهام زبانی به شمار میرود که به دو نوع گروهی و ساختاری تقسیم شده است. مقصود از این نوع ابهام آن است که گاه زنجیرة کلام به گونهای چیده میشود که وجوه معنایی متفاوتی را متبادر میسازد. این معانی میتواند قابل جمع باشد. اضافة مصدر به فاعل یا مفعولٌبِه، مرجع ضمیر، عطف به مضاف یا مضافٌإلیه، خبریه یا انشائیه بودن جمله، متعلق شبهجمله، قابلیت تعدد در صاحب حال، تشابه نقشهای حال، مفعول مطلق، مفعولٌله، مفعولٌفیه و مفعولٌبه، امکان مقول قول یا استینافیه بودن، تشابه عطف و استیناف، تشابه تابع و خبر، تعدد معانی حروف جر، از جمله وجوه ابهام نحوی است که در این پژوهش بدان توجه شده است و در ترجمههای قرآن کریم تأثیرگذار بوده است. توجه به بافت زبانی و غیرزبانی کلام میتواند تا حد چشمگیری مشکل فهم معنا را برطرف سازد، اما مشکل آنجاست که قراین کافی و یا مستدل برای یک معنا وجود نداشته باشد و از سوی دیگر، نتوان میان معانی مختلف جمع کرد.
Machine summary:
"اضافۀ مصدر به فاعل یا مفعول به ، مرجع ضمیر، عطف به مضاف یا مضـاف إلیـه ، خبریـه یـا انشـائیه بـودن جملـه ، متعلـق شبه جمله ، قابلیت تعدد در صاحب حال ، تشابه نقش هـای حـال ، مفعـول مطلـق ، مفعـول لـه ، مفعـول فیـه و مفعول به ، امکان مقول قول یا استینافیه بودن ، تشابه عطـف و اسـتیناف ، تشـابه تـابع و خبـر، تعـدد معـانی حروف جر، از جمله وجوه ابهام نحوی است که در این پژوهش بدان توجه شده است و در ترجمه های قرآن کریم تأثیرگذار بوده است .
وما یعلم تأویلـه إلا الله والراسـخون فـی العلـم ( (آل عمران / ٧)؛ به عبارت دیگر، پیامبر اکرم (ص ) و ائمـۀ معصـوم (ع ) در برداشـت از قـرآن بـا هیچ گونه ابهامی روبه رو نبوده انـد؛ چراکـه عـلاوه بـر علـم الهـی، بـر بافـت زبـانی و بافـت موقعیت نیز تسلط کامل داشته اند، اما این موضوع دربارة افـراد دیگـر صـادق نیسـت ؛ بـرای نمونه ، بر پژوهشگران این حـوزه پوشـیده نیسـت کـه حتـی در بـاب «واو» آیـۀ مـذکور نیـز اختلاف جدی میان علمای فرق وجود دارد که به تبع آن ، اختلاف های تفسیری جدی پدید آمده است (ر.
از این رو، میتوان چنین نتیجه گرفت کـه موضـوع ابهـام در برخـی سـاختارهای قـرآن کریم ، هیچ گونه خللی در فصاحت و بلاغت این کتاب و فرستندة آن ایجاد نمیکنـد و آن گونه نیست که «اگر جمله ای در بافت زبانی خود به لحاظ دستوری ابهام داشته باشـد، یقینـا ضعیف نوشته شده است » (نیومارک، ١٣٨٦: ٢٨٦)؛ چراکه گاهی خود زبان اسـت کـه ایـن توانش را دارد، گاهی توجه نکردن به قراین است که این ابهام را متبادر مـیسـازد و گـاهی نیز نویسنده خواسته در آن واحد چند معنا را اراده کند."