Abstract:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر قابلیتهای بازاریابی و عملکرد شرکتها با میانجیگری جهتگیریهای استراتژیک برونگرا است. جامعۀ آماری تحقیق، مدیران ارشد کسبوکارهای کوچک و متوسط فعال در صنعت غذایی کشور در نه ماهۀ اول 1395 است. پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. از اعضای جامعه، 368 نفر برای نمونه به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بوده و روش تحلیل دادهها، تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزارهای SPSS و PLS است. یافتههای پژوهش نشان میدهد فرهنگ سازمانی تحولگرا بر جهتگیریهای استراتژیک برونگرا (بازارگرایی و گرایش به فناوری) تأثیر معناداری میگذارد. همچنین، شواهدی حاکی از تأیید نقش میانجی بازارگرایی و رد میانجیگری گرایش به فناوری در ارتباط بین فرهنگ سازمانی و قابلیتهای بازاریابی بهدست آمد. در نهایت، تأثیر فرهنگ سازمانی تحولگرا بر توسعۀ قابلیتهای بازاریابی و ارتباط مستقیم و معنادار قابلیتهای بازاریابی با عملکرد کسبوکارهای فعال در صنعت مواد غذایی کشور به تأیید رسید.
Machine summary:
مطالعات جديدتر در اين حوزه ، تأثير مستقيم فرهنگ سازماني بر قابليت هاي بازاريـابي را تأييـد کـرده انـد (بـراي مثـال ، اوديـامبو، ٢٠١٤؛ اوديـامبو و همکاران ، ٢٠١٥)، اما کماکان چگونگي ايـن تـأثير بـر توسـعة قابليـت هـاي بازاريـابي از طريـق جهت گيري هاي استراتژيک مبهم است .
مباني نظري پژوهش اتخاذ جهت گيري استراتژيک ، به فرهنگ داخلي يک کسب وکار بستگي دارد (شايندهوت ، موريس و کوکاک ، ٢٠٠٨) و نشان دهندة ميزان تمايل سازمان بـه کشـف ، ايجـاد و حفـظ مجموعـه اي از پاسخ هاي سازگار با محيط است (ماريون ، ٢٠٠٦) که نقش مؤثري در توسعة قابليت هاي بازاريابي ايفا مي کند (تئودوسي ، کگياس و کاتسيکي ، ٢٠١٢).
در ضمن تبيين نقش ميانجي متغيرهاي بـازارگرايي و گـرايش بـه فنـاوري در ارتبـاط بـين فرهنگ سازماني و قابليت هاي بازاريابي ، به ترتيب تحت عنوان فرضـيه هـاي هشـتم و نهـم ايـن پژوهش مطرح شده است .
پيشينة روابط علي بين متغيرهاي پژوهش پژوهشگران جهت رابطة علي قنواتي و صمدي (١٣٩١)؛دعـايي و سـميراپور (١٣٩٢)؛ وي وهمکـاران بازارگرايي → فرهنگ سازماني (2014) دکــارمو و همکــاران (٢٠٠٦)؛اخــوان ، تــوکلي و ارســنجاني (١٣٩٠)؛ هوشـنگي ، الهـي ، امـين افشـار و صـدوق (١٣٩٣)؛ رهنـورد و عليجـاني گرايش به فناوري → فرهنگ سازماني (١٣٩٥)؛ لفورت (٢٠١٦) ژانگ و تنسوهاج (٢٠٠٧)؛چن و لاين (٢٠١٣) گرايش به فناوري → بازارگرايي ژانــگ و تنســوهاج (٢٠٠٧)؛چانــگ و همکــاران (٢٠١٠)؛ ادهيــامبوو قابليت بازاريابي → فرهنگ سازماني همکاران (٢٠١٥) تان (٢٠٠٧)؛ قرشي وميان (٢٠١٠)؛ حليم (٢٠١٤) قابليت بازاريابي → بازارگرايي گرينشتين (٢٠٠٨)؛هاکالا (٢٠١٠) قابليت و عملکرد شرکت →گرايش فناوري قرشي و ميان (٢٠١٠)؛ تئودوسي و همکاران (٢٠١٢)؛ حليم (٢٠١٤) عملکرد → قابليت بازاريابي مدل مفهومي پژوهش پژوهش هاي معدودي به بررسي نقش ميانجي جهت گيري هاي استراتژيک بين فرهنگ سـازماني و قابليت هاي بازاريابي پرداخته اند.