چکیده:
یکی از ساختارهایی که مختص زبان عربی است و در قرآن کریم کاربرد نسبتا گسترده ای دارد، اسلوب مدح و ذم است که ما در این پژوهش سعی کردیم ضمن بیان این ساختار و اهداف وکارکرد آن، به تحلیل برخی از آیات در بر دارندة این ساختار بپردازیم. در این کنکاش پی بردیم که اگرچه این ساختار معادلی در زبان فارسی ندارد، اما میتوان برخی ساختارها و ترکیبهای دستوری را در فارسی یافت که بیانگر مضامین و اهداف آن باشد و از آنجا که این ساختار گاهی بیانگر نوعی تعجب و شگفتی گوینده میباشد، ساختارهایی چون: «چه»، «چه + صفت مطلق» و «چه + ترکیب وصفی» میتواند وظیفة انتقال این مضمون را بر عهدهبگیرد و از سویی دیگر، چون افعال مدح و ذم دارای بار عاطفی هستند، ساختارهایی مانند: صفت مطلق، صفت عالیو ترکیبهای وصفی، میتواند معادل مناسبی برای بیان این بار معنوی باشد و نیز از آنجا که این ساختار در زبان مبدأ در بر دارندة مفهوم مبالغه و تفخیم است، گاهی قیدهای کثرت همچون «بس»، «بسی»، «سخت»، «قید+ صفت مطلق» و «قید + ترکیب وصفی» میتواند ساختار مناسبی برای بیان این مضمون در زبان مقصد باشد. اما با مطالعة برگردان این ساختار در ترجمة برخی از مترجمان معاصر دریافتیم که نه تنها در معادلگزینی این مترجمان هیچ گونه هماهنگی وجود ندارد، بلکه در واژهگزینی یک مترجم نیز این نا هماهنگی به وضوح دیده میشود.
خلاصه ماشینی:
"اکنون پس از بررسی نمونه هایی از این برگردان ها به این نتیجه می رسیم که با توجه بـه کـاربرد مختلـف قیـدهای کثـرت در برگـردان اسـلوب مـدح و ذم ممکـن اسـت در ذهـن خوانندگان این کتاب الهی این پرسش مطرح شود که آیا لزومـا تمـام سـاختارهای اسـلوب مدح و ذم در زبان عربی در بر دارندة مضمون کثرت نیز هست ؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت ، همان گونه که پیش از این نیز اشـاره شـده اسـت ، مبالغـه و تفخـیم دو هـدف اصـلی اسلوب مدح و ذم به شمار می روند و در نتیجه ، می توان گفت کـه شـاید مترجمـان معاصـر قرآن کریم نیز با آگاهی از این موضوع بود که برای انتقال این دو هدف در برگردانهای خـود از قیدهای کثرت استفاده کرده اند، همان گونه کـه از واژة «چـه » کـه در بـر دارنـدة معنـای فراوانـی و ابـراز شـگفتی اسـت (ر.
پیشنهاد بعد از مقایسۀ ترجمۀ مترجمان ، با استناد به آراء و نظرهای نحویان و مفسران که ضمن این پژوهش به آنها اشاره شد، تأکید می شود که برای برگردان اسـلوب مـدح و ذم در قـرآن کریم ، روش های مذکور مانند صفت مطلق ، صفت عالی و ترکیـب وصـفی بـه تنهـایی مـورد استفاده قرار نگیرد، بلکه همان گونه که پیشتر یاد شد، پیشنهاد می شود واژة «چه »، قیدهای کثرت و دیگر مواردی که مترجمـان را بـه انتقـال بهتـر مفهـوم اسـلوب مـدح و ذم کمـک می کنند، به همراه سه برابرنهاده های مذکور دیگر مورد اسـتفاده قـرار گیرنـد تـا بـه عنـوان مثال ، بین ترکیب وصفی (..."