خلاصة:
استراتژی های سطوح مختلف سازمان در جهت واکنش مناسب نسبت به عوامل محیطی اتخاذ می شوند و تناسب آن ها با میزان تغییرات محیطی موضوع حیاتی برای سازمان است. در این مقاله، با مطالعه ادبیات تحقیق در زمینه استراتژی سطح کسب و کار و عدم اطمینان محیطی، مدلی برای تناظر این دو ارائه شده است. از ترکیب مدل پورتر و مدل مایلز و اسنو، چهار نوع استراتژی کسب و کار معرفی و نیز عدم اطمینان محیطی در چهار وضعیت تعریف گردید. جامعه آماری عبارت است از کارشناسان و مدیران شرکتهای پگاه فارس و شام شام و از آنجائیکه این جامعه محدود است از همه اعضای آن پرسش به عمل آمد. بدلیل اینکه از پرسشنامه های استاندارد استفاده شده است، نشان دهنده روایی پرسشنامه است و ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه عدم اطمینان محیطی 844/0 محاسبه شد. تعداد 44 پرسشنامه از شرکت پگاه فارس و 32 پرسشنامه از شرکت شام شام جمع آوری شد. نتایج نشان داد استراتژی کسب و کار در شرکت پگاه فارس استراتژی مدافه کم هزینه و در شرکت شام شام، استراتژی مدافع تمایز طلب است. بین وضعیت موجود و مطلوب استراتژی کسب و کار در هر دو شرکت اختلاف معناداری وجود دارد. همچنین استراتژی کسب و کار در هر دو شرکت با عدم اطمینان محیطی تناظر مناسبی ندارند.
The different organizational levels of strategies are planned for a suitable react related to environmental factors. Consequently، it is crucial for organizations to confirm these strategies with organizational changes. After studying of literature about Business level strategies and environmental uncertainty، we proposed a suitable model. With combination of Porter and Miles & Snow models، four types of business strategy were introduced that included: prospector، analyzer، low-cost defender and differentiation defender. The statistical society included 44 managers and experts from Pegah Fars company and 32 managers and experts of Sham Sham company and we used Questionnaire to collect data. The results showed that there is difference between expected and existed situation of business strategy in both companies. Also base on the conceptual model، there is not fitness between business strategy and external environment، in both companies.
ملخص الجهاز:
"Slater, Hult, Olson, 2005 Hambrick 2003 Milesampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampamp Snow Porter Walkerampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampampamp Ruekert تحقیقات متعددی در زمینه مقایسه، تطبیق و ترکیب این دو گونه شناسی انجام شده است(شورتل و زاجاک١٩٩٠، اسلاتر و اولسون٢٠٠٠، دساربو و همکاران ٢٠٠٦، اسلاتر و اولسون و هالت ٢٠٠٩) 1 ، این تحقیقات چهار گونه اصلی استراتژی های کسب و کار را مشخص کردند: (1) فرصتطلبان 2 ، این کسب و کارها غالبا اولین وارد شونده به بازار همراه با محصول جدید و خدمت نو میباشند.
با بررسی تحقیقات انجام شده میزان عدم اطمینان محیطی برای هر یک از انواع استراتژی های سطح کسب و کار مشخص می شود: (1) تحلیل گران، این شرکت ها در صنعتی فعالیت می کنند که تقسیم بندی بازار به طور کامل مشخص شده است و تعداد رقبا زیاد هستند و در مرحله رشد دوره عمر محصول قرار دارند.
مدل مفهومی تحقیق با مطالعه ادبیات تحقیق، مدل تلفیقی برای بررسی استراتژی های سطح کسب و کار و مدل دانکن برای بررسی عدم اطمینان محیطی در شرکت های پگاه فارس و شام شام انتخاب شده که در قالب شکل شماره (1) نشان داد.
فرضیه دوم عبارت است از: بین استراتژی کسب و کار و عدم اطمینان محیطی در شرکت های مورد بررسی هماهنگی وجود دارد همانگونه که در جدول شماره (2) نشان داده شده است، استراتژی سطح کسب و کار در شرکت پگاه فارس مدافع کم هزینه است و با توجه به جدول شماره (4) میانگین کل داده های محیط خارجی 3949/3 می باشد که نشان دهنده عدم اطمینان متوسط تا زیاد است."