خلاصة:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین کاستیهای موجود در زمینه همآفرینی ارزش در صنعت طراحی داخلی ساختمان است. با وجود پژوهشهای بسیار درباره این موضوع، هنوز بخشهایی از آن مغفول مانده و به آنها توجه چندانی نشده است. فرایند همآفرینی ارزش بهتنهایی روی نمیدهد، از این رو چارچوبی لازم است که تمام جنبهها را در نظر بگیرد و ماهیت وجودی آن را مشخص کند.
روش: برای بررسی ادبیات موضوع و مشخصشدن کاستیها، از روش فراترکیب و برای ارائه مدل همآفرینی ارزش در صنعت طراحی داخلی ساختمان، از تئوری دادهبنیاد استفاده شد. دادههای پژوهش نیز از طریق مصاحبه با 20 نفر از پیمانکاران و مشتریان بهدست آمده است. پایایی بر اساس روش درصد توافق بین دو گدگذار محاسبه شد.
یافتهها: در این پژوهش، ریسکها و چالشها بهعنوان عوامل زمینهای و پیامدهای منفی همآفرینی ارزش در بخش پیامدها، بهدست آمد. در تحقیقات مشابه انجام شده در این حوزه، به این یافتهها اشاره چندانی نشده است. اندازه پروژه و ویژگیهای طرفین و صنعت، از عوامل خاصی است که در این پژوهش بهعنوان عوامل محیطی و مداخلهگر اهمیت بسیاری دارند. افزایش اعتماد طی همکاری، از عوامل مهم همآفرینی ارزش است و با اعتماد قبل از شروع همآفرینی تفاوت دارد. راهبردهای مشترک نیز بهعنوان یکی از عوامل تأثیرگذار در همآفرینی شناسایی شد.
نتیجهگیری: صنعت طراحی داخلی ساختمان که اساس آن بر مبنای تعامل نزدیک طرفین استوار است با صنایع خدمات عمومی و تولیدی از لحاظ همآفرینی تفاوت دارد. از آنجایی که همآفرینی ارزش مشارکت فعال طرفین را میطلبد، جا دارد بر افزایش راهبردهای مشترک برای جلب بیشتر همکاری دوجانبه و نقاط مشترک بین کنشگران مطالعات بیشتری صورت گیرد.
Objective The purpose of this study is to identify the shortcomings in the field of value co-creation in the interior design industry. Despite much research on this subject, there are still many areas that have not been covered or have received little attention. Since the value-creation process does not occur by itself, it is vital to construct a framework that considers all of its aspects and determines its existential nature. Methodology This study conducted a meta-synthesis of the available academic literature review and applied the grounded theory method to identify the shortcomings and provide a model of value co-creation in the interior design industry. The required data was collected via conducting one-to-one interviews with 20 contractors and customers. The reliability of interviews was approved by evaluating the intercoder reliability (ICR). Findings In this study, risks and challenges were identified as contextual factors and negative consequences of value creation in terms of consequences. These findings were less mentioned in similar studies conducted in this field. The size of the projects, the characteristics of their parties, and those of the industry acted as the environmental and intervening variables in this study. Increasing trust during collaboration proved to be an important factor in value co-creation, which is different from the trust before value co-creation. Common strategies also played an influential role in value co-creation. Conclusion There are some differences between the interior design industry, which relies on close interaction among the parties, and the industries of public services and manufacturing. Since value co-creation requires the active participation of the parties, further studies should be done to develop joint strategies to promote more bilateral cooperation and find common points among the actors.
ملخص الجهاز:
da Silva, Farina, Gouvêa & Donaire 8.
Taghizadeh, Jayaraman, Ismail & Rahman 3.
Tao, Luo, Liu, Shi & Tian 9.
Kruger, Caiado, França & Quelhas در اين مطالعه ، تمامي طراحان داخلي ساختمان که در سطح شهر تهران و کرج در اين صـنعت فعاليـت مـي کننـد و حداقل سه سال ، در اين زمينه سابقة فعاليت دارند و نيز، تمامي کارفرماياني که حداقل يک بـار از ايـن خـدمات اسـتفاده کرده اند، به عنوان کنشگران اصلي هم آفريني ارزش در اين حـوزه بـه عنـوان جامعـه آمـاري پـژوهش انتخـاب شـده انـد.
ويژگي پيمانکار ويژگي صنعت سطح فناوري دسترسي به تکنولوژي وجدان کاري با حوصله لاکچري درگيري خريد بالا چرخه عمر فناوري روز دانش مذاکره توانمندي مديريتي عدم نياز به تبليغات نوپا و در حال رشد سياسي قانوني توانمندي و تسلط روان شناسي رفتار هنجارهاي کيفيت و اتحاديه و اصناف تخصصي قيمت سود از قراردادهاي قوانين حاکم و نطارتي مشتري تبعي عدم ضمانت اجرايي رويدادهاي پيش بيني فرهنگ سازي و ايجاد قرارداد به دليل تجربه همکاري پيشين نشده تقاضا دشواري پيگيري اقتصادي مشکلات و چالش ها ويژگي کارفرما تورم توسعه يافتگي تحميل هزينه اضافي نيازهاي ابراز نشده و تحصيلات وسواس به مشتري حين اجرا يا تغيير تصميمات اقتصاد پويا و بار کاهش مسافرت ها و قوميت شغل تقاضا اجتناب از بازخورد به بدقولي عمومي دليل محدوديت زماني پيمانکاران تمايل به دانستن آگاهي مشتري به فرهنگي اجتماعي جزئيات و مراحل نيازهاي خود فرهنگ مداخله سرمايه اجتماعي تأثير ديدار اول کارفرما تضاد اولويت ها (زيبايي ، مفهوم ، اندازه پروژه هزينه ) پذيرش فرهنگي تأثير هنجارهاي خدمات طراحي داخلي سهولت تأمين مواد ميزان دخالت اجتماعي بر سبک معماري و روابط نقش مشاور يا واسط شکل ١١.
Jaakkola, Helkkula, Aarikka-Stenroos & Verleye 3.