ملخص الجهاز:
"آیا برای شعر باید عاملی پیدا کرد؟در هرحال میگویم که جامعه مرا به این سمت کشاند...
چه میدانم،باید چیزی از جامعه مرا به این سمت کشانده باشد که من ناگهان خود را میان شعر و هنر یافتم.
گلایه از متکی بودن یا نبودن شعر امروز به سنتها برای چیست؟اگر این وابستگی باشد،چه میشود؟و اگر نباشد چه!
ترجمهء آیدین فرنگی (به تصویر صفحه مراجعه شود) شعر ترکیه اوکتای ریفات ناظم حکمت جاهد کولبی صبری التینل اورهان ولی برگردان:آیدین فرنگی *اوکتای ریفات هواپیماها هواپیماها قراره بیان ترسی ندارم من کشتیهای کاغذی سربازان سربیام آمادهن اینها هم خراب بشن بابام تازهشو میخره.
*جاهد کولبی گفتوگو دیگرنه پنجرهیی دارم برای گذشتنت نه میزی؛ معشوقی هم در این شهر ندارم گل!بخرمت برای چه؟ *ناظم حکمت دختر بچه اونی که درها رو میزنه منم درها رو یکی-یکی من دیده نمیشم."