گوهر اصلی موسیقی عشق است تعقل نیست (به بهانه کنسرت مشترک مسعود شعاری و کیوان میرهادی) محادثة ومقابلة

"که آن قطعه«سیر»را با صدای بازار شروع کردیم و حتی افکت الکترونیک که‌ روی کار می‌آید این باور را می‌رساند که تمام اصوات‌ طبیعت همه جزیی از موسیقی‌اند یا فی‌الواقع از قرابت یک تم بسیار ساده که همان ملودی کردی‌ است استفاده کردیم و آن‌را با صدای کوچه و بازار تلفیق کردیم،به‌نوعی می‌خواستیم این روند را نشان دهیم و در بقیه،مثلا«شور عشق»که فکر می‌کنم بیشتر منظورتان صدای ترکمن‌هاست،آن‌ قطعهء اول اسم‌اش جنگ و صلح بود و اگر نامش‌ همان باقی می‌ماند ارتباطشان کمی بیشتر مشخص‌ می‌شد ولی به‌دلایلی نامش تغییر کرد و خب ممکن‌ است،مقداری هم بی‌ربط به‌نظر برسد. چه‌گونه به یک ملودی دست پیدا می‌کنید؟منظورم‌ این است که شیوه‌تان به این نوع است که روی ساز این اتفاق می‌افتد یا بسط یک هسته مرکزی یا این‌که‌ ذهنی است؟ در موسیقی بین آهنگساز،ملودی‌ساز و ملودی‌پرداز تفاوت وجود دارد درواقع تنظیم‌کننده همیشه ته‌ تابلو هارمونی در ذهن‌اش هست اما من باتوجه به‌ شیوه‌ام و سازی که می‌نوازم ملودی‌پردازی می‌کنم، یعنی حتی سازی که می‌زنم بر پایه بداهه‌نوازی است‌ و بداهه‌نوازی اساس ملودی‌سازی است،خیلی‌ وقت‌ها که هنگام ساز زدن به این ملودی‌ها برخورد می‌کنم مثلا در فلان کوک شروع به ساز زدن می‌کنم‌ و گاهی ملودی خاص و مشخصی بیرون می‌آید و بنابراین بسیاری از ملودی‌ها در بداهه‌نوازی شکل‌ می‌گیرد ولی در قطعه‌یی مثل«عدم»دقیقا نت به‌ نت ساخته شد،همین‌طور«سیر». اما به‌اعتقاد من فضاسازی در موسیقی لازم و ضروری است و این فضا را نمی‌توانیم همیشه به‌وسیلهء ملودی بسازیم،به‌ وسیلهء ترکیب چند نت باهم انجام می‌شود و وقتی ما این امکان را روی این ساز داریم،چرا نکنیم؟این به‌ نیاز هنرمند و حرف‌اش بستگی دارد."