"در همان زمان است که جوانی آمریکایی به نام ازراپاوند با حالتی زننده در بیست سالگی به میان سایههای کهنهپرستی شهر پاریس وارد میشود.
همواره نیز همنشینی به نام اولگا رودریچ با او بود،اگرچه در آن روزها چیزی نمانده بود که لباس کشیشها را بر تن کند،با این حال پاوند با گردنکشی و توانایی در نوگرایی،شوریدهاش مخاطبان را شگفتزده میکرد.
]امـ به جز آن بالاتر از بدی هستم در این دههء خوار و نادرست ناچار به پا میخیزد هماکنون با کینه پیش میروید داستان سرایی اودن با کشمکش و بگو مگو همراه است.
ازرا پاوند و امی لاول از پایهگذاران این جنبش بودند،دیدگاههای این جنبش شاعرانه را اینچنین بیان میکنند:شاعران تصویر و خیال چکامههایی میسرایند به دور از منظومه سرایی و کاربردهای شاعرانه،آنها با آزادی هر مضمونی را میگزینند و برای یافتن آهنگ ویژهء خود وامدار هیچ بده ستانی نیستند."