خلاصة:
برای اغلب مردم میل به زندگی،حتی در سختترین مواقع،قویتر و اساسیتر از یک تصمیم ساده برای زنده ماندن است.این برداشت انسانگرایانه مایهء اصلی دو فیلم آخر کارگردان ایرانی،عباس کیا رستمی بود کهخ در جشنواره فیلم نیویورک در سالهای 92 و 94 نمایش داده شد.(زندگی و دیگر هیچ،زیر درختان زیتون).در هر دوی این فیلمها روستاییان ایرانی درگیر با طبیعت سهمگین پس از یک زلزلهء نابودکننده،تقریبا با سرخوشی مشغول بازسازی زندگیاند.
ملخص الجهاز:
"نگرش حماسی کیا رستمی به ذهن کوچک بشر(نیویورک تایمز.
این برداشت انسانگرایانه مایهء اصلی دو فیلم آخر کارگردان ایرانی،عباس کیا رستمی بود کهخ در جشنواره فیلم نیویورک در سالهای 29 و 49 نمایش داده شد.
کیا رستمی در فیلم دلنشین جدیدش«طعم گیلاس»،که در جشنواره نیویورک نمایش داده شد،تضاد میان نشاط پربار زندگی طبقهء زحمتکش و تمایل به خودکشی مردی میانسال، در خود فرورفته اما مرفه را تنها به عنوان بدیعی(همایون ارشادی)معرفی میشود،به روی صحنه میآورد.
هیچ فیلمسازی تا به حال نگرش کیا رستمی را به ابعاد ذهن انسان نداشته است،نگرشی که ابعاد حماسهای در عین حال دقیقا کوچک ذهن بشر را به نمایش میگذارد.
وسعت و غنای این نمای آرام مردمانی که کارهای روزمرهشان را اجرا میکنند در دنیایی جای میگیرد که علیرغم سادگی و بیپیرایگی زیبا،شاعرانه و آرمانی است.
تکگویی جذاب و دلپذیر او دربارهء نیروی مجددی که برای زندگی پیدا کرده بود،تمثیل رسایی است از حسهای درونی بشر که این استعداد را دارد که از سادهترین لذایذ زندگی به وجد بیاید."