کتاب: خانواده، عشق و مذهب در آثار ناتالیا گینزبورگ مقدمة ومراجعة

"این قسمت از داستان که در واقع یک سوم‌ ابتدای آن است،بیشتر به توصیف حالات و روحیات مادر(که راوی تعمدی در پرهیز از ذکر نام او دارد،چنان‌چه همین پافشاری را در مورد نام خود نیز دارد)، می‌پردازد. این راوی که خودش نیز شخصیت بسیار خنثی و بی‌تأثیری بر اصل روایت دارد، در جایی از داستان به عنوان کسی که می‌نویسد و علاقهء زیادی به نوشتن داستان‌ و شعر دارد معرفی می‌شود. ». در ابتدای داستان،راوی با این عبارت،خواننده را به ناگاه وارد داستان می‌کند و (به تصویر صفحه مراجعه شود) بعد با ارائه یک سری اطلاعات ریز آن هم با نگاهی جزءنگار به ادامه روایت می‌پردازد. آیا اگر راوی بی‌آن‌که نقشی در روایت داشته باشد(به عنوان یکی‌ از دختران)صرفا به روایت داستان می‌پرداخت،شکل روایت به چه نحوی‌ می‌شد؟به نظر،وجه برجستهء این اثر صرف‌نظر از بافت قوی داستان که مدیون‌ شخصیت‌پردازی جسورانه و بسیار موفق آن است،در همین زاویهء دیدی‌ست که‌ بر بسیاری از وجوه داستان درخشش قابل توجهی بخشیده است."