ملخص الجهاز:
"اگر سخن از بنیان فکنی از روایتهای پیشین میگوییم، به معنای باز گذاشتن راهی است که در زمانههای آتی از نوع بنیانفکنیهای ما نیز بنیانفکنی صورت گیرد،که این مسأله امریست ناگزیر.
اگر بپذیرم که حتی در کوتاهترین شعرها روایت وجود دارد،باید اضافه کنیم که عموما در شعرهای کوتاه به دلیل ایجاز و کمبود سطرها،و ایجاد حد اکثر فضا با حد اقل کلمات،روایت چندان ناساز نمینماید، اما در شعر بلند قضیه جور دیگری است.
اما عنوان«چین»برای این شعر به دالی میماند که تمامی مدلولهای پیشین خود را از بین میبرد.
هرچند چنین قیاسی ممکن است صحیح به نظر نرسد،اما روانپریشی و در نتیجه زبانپریشی شعر چین در قالب جملهبندیهایی ساده و گاه پیش پا افتاده و حتی کمتر شاعرانه اتفاق میافتد که تنها کنش بین سطرها در محور عمودی به آنها حیات میبخشد."