ملخص الجهاز:
"مانو در میانریشهها (به تصویر صفحه مراجعه شود)مایک فیلیپگاردین/فوریه 2004 داستان رمان dnalsI llamS بدین قرار است که سال 1948،زمانی که انگلیسهنوز زخمی جنگ بود،کوئینی بلیق که به تازگی از جامائیکا آمده بود،به یکی ازاتاقهای مهمانخانهای که آنجا را به عنوان خانه کرایه کرده بود؛وارد میشود.
اگر میخواستم از هواخواهی شدید لوی نسبت به حقایق تاریخی شکایتکنم،با جرقه زدن بلافاصله این نکته در ذهنام که او با چه مهارت و زیبایی میانهریک از شخصیتهای داستان مانور داده و هریک را در زمان و مکان مناسبخودش قرارداده؛این فکر از ذهنام پاک میشد.
نمیگذارمکار به شعارو روایتبرسد گفتوگو با آندرهلویطی راه وقتی سوار تاکسی شدم تا به خانه آندرهلوی در شمال لندن برسم یادداشتهایم را مرورمیکردم:آندره لوی متولد 1956،پدرش سال1948 با کشتی hsurdniW eriPmE به انگلستانآمده و مادرش در جامائیکا معلم بوده(سرگذشتاغلب رماننویسان سیاهپوست انگلیسی)،اکنونمادرخوانده بچههای شوهرش و کارمند بخشتولید رادیو بیبیسی است،خیلی شق و رق راهمیرود،معمولا عصبانی است(البته این توصیف رااز گالری عکس ملی خواندم)و شنیدم او همخودش را اینطور معرفی میکند:یک منزویاجتماعی مصمم."