ملخص الجهاز:
"نثر اثردرخشان است،صحنههای نزدیکی جسمانی شخصیتها تعمدا عاری از«سینههای لرزان»و کلیشههای دیگر است و سبک تک داستانها چنان باهمفرق دارد که هر هشت داستان را میشود بدون احساس ملال و یکنواختی ازآغاز تا پایان خواند.
داستانها در گذشته یا حال میگذرند،قهرمانهای مرد و زنمختلفی دارند و با زاویه دید اول شخص و سوم شخص روایت میشوند ودانشمندان داستانها،چند ریاضیدان،یک فیزیکدان،یک گیاهشناس،و یکپزشک هستند.
داستاندر اسلنی میشیگان میگذرد اما توصیفها موسسه تکنولوژی ماساچوست یادآدم میاندازد همان جایی که نویسنده به عنوان یک پژوهشگر در آن کار میکند:«موسسه این شکلی است:یک صحن چارگوش برفگیر که ساختمانهای بتونیشکیلی دور تا دورش را گرفته«اصل و نسب بوستونی یاگنما هم«قضیهژیلوفسکی»را خیلی زود آشنا کرده.
در«کودکان گرسنگی»داستانآخر مجموعه،که براساس آزمایشهای دکتر بومونت در دهه دوم و سوم قرننوزدهم بنا شده،دکتر زن جوانش را به همبستری با یک جوان ترغیب میکند تااز این رهگذر جوان را وادار به ماندن در خانه خود کند."