ملخص الجهاز:
"شما با مسألهء تصویر[ذهنی]بهطور یکسان برخورد میکنید؟ آه،تصویر،میدانید،من حس نمیکنم که-آنطور که کسی قبلا نیز به من گفته بود-من اشعار یا داستانهایم را بر روی یک تصویر[ذهنی]متمرکز میکنم:تصویر از داستان به دست میآید،نه بالعکس.
«یک چیز کوچک خوب»نتیجهء بازنویسی یک داستان قدیمیترتان«حمام»است که در کتاب «وقتی از عشق حرف میزنیم از چه حرف میزنیم»،چاپ شده.
آیا عناصر اتوبیوگرافیک در داستانهای شما اهمیت دارند؟ برای نویسندگانی که خیلی دوست دارم اینگونه است.
این برای وقتی است که مینویسید،اما آیا فکر میکنید بیوگرافیتان میتواند به خواننده کمک کند؟ نه،اصلا.
بعدها،یک روز نشستم و فکر کردم بهترین راه نوشتن این داستان چیست؟این یک تصمیم آگاهانه بود.
بخشی از تصمیم را داستان میگیرد،اما نمیخواهم شما را به این باور برسانم که چیزی رازآمیز است.
آنجا برای کارهای دیگر هم وقت داشتم اما هرگز حتی یک داستان هم دربارهء زندگی دانشگاهی ننوشتم چون این تجربه هیچ تأثیری بر زندگی احساسی من نمیگذاشت.
بعضی از داستانهای اخیرم به آدمهای اعیان میپردازند (برای مثال،«هر کسی که روی این تخت میخوابیده»،که در آن مردم دربارهء چیزهایی صحبت میکنند که شخصیتهای داستانهای قدیمیترم هرگز دربارهشان صحبت نمیکردند.
پس مطمئنا از Kerouac که میگوید On the Road را در یک جلسه پست ماشین تحریر بر یک رول بزرگ کاغذ نوشته را نمیپسندید؟ بله،با این که On the Road را خیلی دوست دارم، اما بقیه کارهایش را دوست ندارم.
هستند کسانی که میگویند داستان باید پیشرفت کند،به یک نقطه اوج برسد،و از این حرفها."