ملخص الجهاز:
"وقتی رمان‌نویسان دیگر از من سوال می‌کنند که چه‌طور«مانع یک نویسنده»را که هرگز مرا ناراحت نمی‌کند،کنار می‌زنم؟پاسخ می‌دهم که من از هر نویسنده دیگری که می‌شناسم بیشتر دچار آن می‌شوم،اما ترفند من این است که این جن کوچک را در آغوش می‌گیرم و او را دوست دارم.
احتمالا شما فکر می‌کنید که در مورد من،لذت نوشتن فقط زمانی به‌وجود می‌آید که کار انجام می‌شود و این جن کوچک به محکمی بستنی یخی است،و بین یک بسته نخودفرنگی یخ‌زده و یک پیتزای آماده طبخ قرار گرفته است،به‌هرحال،در واقع،حتی طی ماه‌های طولانی‌ای که این منتقد درونی در دمای اتاق وجود دارد،وقتی ناگهان متوجه می‌شوم که یک صفحه از دیالوگ یا یک استعاره یا یک قطعهء توصیفی به اصطلاح شسته و رفته،زیبا و مؤثر از آب درآمده،لحظات لذت ناب بر من غلبه می‌کند."
(
, 
, 
)
