ملخص الجهاز:
"در حدود سالهای 1356 شمسی تنی چند از بانوان فرهنگی ایرانی کوشیدنذد تا با مرمت خانۀزادگاهش در کرمانشاه،پایگاهی فصلی برای کار نویسندگی خانم لسینگ در ایران تهیه کنند.
در 1939با یک افسر تشکیلات استعاری انگلیس ازدواج کرد،ولی این پیوند که حاصل آن دو فرزند بود،بیش از چهارسال دوام نیاورد:سال بعد به همسری مهاجری آلمانیبه نام لسینگ درآمد که عضو حزب کمونیست آلمان بودو با گریختن از چنگال نازیها به سالیسبوری آمده بود.
دوریس در این مورد گفته است:«نام لسینگ را ازآن جهت نگه داشتم تا شاید برای پیشرفت کارنویسندگیام شگون بیاورد»و البته که شگون آورد!
«آواز مرغزار»و فیلم موفق آن برای ایننویسنده در بازار ادبیات غرب جای پایی باز کرد تا آنجاکه خانم لسینگ دو سال بعد(1952)با اثر تازهاش«این بود سرزمین ارباب پیر»7به درآمد کافی رسید تابتواند از راه نویسندگی زندگی کند.
او این سبک را در آغازدر رمان کوتاهی به نام«دستور العمل برای نزول درجهنم»12و سپس در 1974 در«خاطرات یکنجات یافته»13به کار برد ولی اثر دومی را به مرور زمان،یعنی تا 1982،به پنج جلد توسعه داد و جداگانهمنتشر کرد.
در پی آن خانم لسینگ رازش را گشود و اعلام کرد کهجین سامرز خودشبوده و این تمهید را برای محکزدن به ناشران به کار برده است.
علاوه بر آثار مامبرده،کارهای زیاد دیگری نیز از اوانتشار یافته که مهمترین آنها عبارتند از: یک ازدواج مناسب(1954)،بازگشت به بیگناهی(به تصویر صفحه مراجعه شود)(1956)،عادت عشق(1957)،بازگشت به وطن(1957)،پیشاهنگ توفان(1958)،چهارده شعر(1959)،در جستوجوی انگلیس(1960)،یک مرد ودو زن(1963)،داستانهای آفریقایی(1964)،زمستان در تیرماه(1964)،تابستان پیش از تاریکی(1973)،زندانهایی که ما برای زیستن برگزیدهایم(1987)،و باز هم عشق(1996)."