ملخص الجهاز:
"نگاهی به زندگی و شعر بدر شاکر السیاب،شاعر نوگرای عراق،چهل سال پس از مرگحماسهساری باران علی امینی نجفی شعر (به تصویر صفحه مراجعه شود)در میان پایهگذاران شعر نوی عرب،پیش از همه ازسه شاعر عراقی نام برده میشود:نازک الملائکه،عبد الوهاب البیاتی و بدر شاکر السیاب،این سه شاعراز نیمه دهه 1940 به شکستن قالبهای کهن شعرعرب دست زدند و زبان شعری را از آئینهای سختو خشک عروض سنتی،که پشتوانهای دیرین ونیرومند داشت،رهایب بخشیدند.
شب خمیازه میکشد اما ابرها همچنان اشکهای سنگینشان را فرومیبارند مثل بچهای که قبل از خواب بهانه مادرش را میگیرد -یک سالی هست که جای مادرش خالی است-و چون از سماجت او به ستوه میآیند (به تصویر صفحه مراجعه شود)به او میگویند:«او پسفردا میآید...
از وقتی کوچک بودیم (به تصویر صفحه مراجعه شود)همیشۀ خدا آسمان را در زمستان ابر میپوشاند و باران میبارید و هر سال زمین سبز میشد،اما ما گرسنگیمیکشیدیم و سالی نگذشت در عراق که ما گرسنه نباشیم باران...
زنگهایی یک برج در اعماق دریا گم شده است (به تصویر صفحه مراجعه شود)غروب میان درختان،آب در کوزهها زنگهای باران در خمره فرمیافتند قندیل آن در آهی ذوب میشود: «بویب...
اما ذهنم هشیار است:مثل درخت تناوری که صبحگاهبا شاخهها و پرندگان و میوههایش بیدار میشود خونها و اشکها را حس میکنم که مثل باران از سراپای دنیای غمزده فرومیریزند؛ زنگهای مرگم در رگانم طنین میاندازد و خونم تیرگی میگیرد از حسرت گلولهای که انجماد مرگبارش ژرفای سینهام را میشکافد و مثل هیمهای استخوانم را میگدازد آنگاه دوست دارم به سوی مبارزان بشتابم مشت گره کنم و با سرنوشت بجنگم."