ملخص الجهاز:
"بازسازی«داغ ننگ»دمیمور و پایان خوشاش درست مثل نسخۀ«آنا کارنینا»که برای«گرتاگاربو»تدارک دیده شده بود(خدامرا ببخشد که از این دو زن در یک جمله نام بردم)ولی به خصوص در 15 سال اخیر پس از فیلم«سبکیتحملناپذیر هستی»(بار هستی)فیلیپ کافمن از کتاب میلان کوندرا،فیلم«دشمنان»،یک قصۀ عشقی»از«پل مازروسکی»از کتاب«ایزاک بشویش سینگر»فیلم عذاب تنهایی جودیت هرن»«جک کلیتون»از«برایان مور»نسخۀ سینمایی«استیفن فریرز»از«رابطههای خطرناک»6«کودرلو دولاکلو»7(محض راهنمایی اسمش را رابطههای خطرناک8گذاشتند برای آنها که شاید به اشتباه فکر کنند دارند فیلمیدر مورد حریفان لزبین میبینند)یا فیلم گیلیام آرمسترانگ از کتاب«زنان کوچک»لیزا می آلکوت9،اقتباسهای«اگنی یژکا هلند»و آلفنونسو کوارون به ترتیب از«باغ مرموز»و«شاهزادۀ کوچک»فرانسیسهاجسن برنت10و فیلم«آرزوهای بزرگ»«آلفونسو کوارون»از کتاب دیکنز و فیلمهای«آتوم اگویان»و«پلشریدر»،«آخرت خوب»و«ابتلا»از«راسل بنکس»11؛فیلم«مقررات خانۀ آب سیبگیری»«لاسههالستروم»از کتاب«جان ایروینگ»12و«مردگان»،بزرگترین اقتباس فیلمی و آخرین تیر ترکش باشکوه«جان هاوستن»از[دوبلینیها]ی«جیمز جویس»-به صرافت میافتید که قضیۀ اقتباس موفقیتآمیزفیلم از ادبیات حل شده باشد.
طرفه اینکه نویسندگانی که به ظرافت در ادبیات ارج مینهند،احساس میکنند در سینما همینچیزها را باید شیرفهم کرد)دیوید گیتس در مقالۀ کذایی خود دربارۀ خانۀ نشاط مینویسد«اگر بتوانییک دوربین را وسط دنیای خیالی[وارتن]بکاری به گفتار و حرکات و سکناتشان پی میبری،ولی بدونتوضیحات راوی تنها بخشی از وقایع را میفهمی(بله،به شرطی که کارگردان نداند چه میکند یا شماتصاویر را صرفا از روی ظاهر قضاوت کنید).
آیا این به آن چیزی که میخوانید یا میبینید،بستگیندارد؟برای خواننده مشکلی نیست که خواندن آشغالهای بازاری یا اگر واقعا بدشانس باشد خواندن«ادبیات»تخدیری کسی مثل«مایکل انداچ»25را طوری تنظیم کند که انگار دارد فیلم تماشا میکند یاجلوی تلوزیون نشسته است."