ملخص الجهاز:
"دگردیسی سوگناک اسطورهها مروری بر نماشگاه مجسمههای جمشید مرادیان در گالری برگ علی اصغر قرهباغی گسترۀ بیکران هنرهای تجسمی همیشه پذیرای آثاری بوده است که بتوانند با اتکا به توان هنری خود قالبهای معهود را بشکنند و در عرصۀ هنر عرض اندام کنند.
رویکرد دوباره به تاریخ و افسانه و اسطوره یکی از مؤلفههای پست مدرنیسم است که امروز خیلی بر سر زبانها افتاده است،اما مرادیان میداند،یا به شکلی تجربی دریافته است که به سبب گسستهای دردناک و روان پارگیهای فرهنگی،پرداختن به رگههای آیینی و سنتی کار آسانی نیست و آنچه هم پدید میآید در نهایت مشکل بتواند مظروف احساسی باشد که داعیۀ آن را دارد.
این فیگورها و نمادها دیگر توانمندی آن را ندارند که (به تصویر صفحه مراجعه شود) یکپارچگی و تمامت دوران گذشته خود را حفظ کنند و میباید شکسته و نصفه نیمه باشند تا واقعیت آسیبشناختی جهان ساخته و پرداختۀ خرد کاربردی را پیش روی انسان بگذارند.
نمیخواهد بر پیکرههایش دیبایی از حماسه و اسطوره بپوشاند و از همین رهگذر هم هست که نگاه تماشاگر به آسانی از سطح تنیده به جریحه و عصبهای حساس رگۀ چوب میگذرد،به درون مجسمه نفوذ میکند و حتی فراسوی آنها را که گسترۀ سنت مجسمهسازی است میبیند.
همین امکان تعبیر و قرائت،به هر مجسمه شکل بازیگری را میدهد که در بازی آیینی سرنوشت،نقشی به او محول شده است اما این نقش بیش از یکلحظه دوام نمیآورد؛هر مجسمه بلافاصله در نقشی دیگر ظاهر میشود و روایتی تازه از زندگی و مرگ را آغاز میکند."