ملخص الجهاز:
"چرا تصمیم به انجام این کار گرفتید؟ خب،دلیلاش این است که من آن موقع در امریکا زندگی میکردم!من اط سال 1991 تا 5991 در اینجا زندگی میکردم،یعنی زمانی که مشغول نوشتن این کتاب بودم.
وقتی از کشور خودم خارج شدم از خودم میپرسیدم؛من چه هویتی دارم؟من بهعنوان نویسنده چه هویتی دارم؟من به زبان ژاپنی کتاب مینویسم،و این یعنی که من نویسندهء ژاپنی هستم، اما هویتام چیست؟وقتی در اینجا بودم همیشه به این موضوع فکر میکردم.
به یک مرحلهء خاص رسیدیم،اما بعد از رسیدن به آن مرحله از خودمان پرسیدیم؛به کجا داریم میرویم؟ چه کار داریم میکنیم؟و این یعنی حس خسران البته این را هم باید بگویم که من به دنبال یافتن دلیلی برای نوشتن هم هستم.
[دان جورج،ویراستار مجلهء Wanderlust ،به زبان ژاپنی:]آیا میخواهید بگویید که وقتی از دور،از کشور دیگر به کشور خود نگاه میکنید،معنای ژاپنی بودن-اینکه ژاپنی بودن یعنی چه-برایتان واضحتر میشود؛اینکه آدم وقتی در ژاپن هست،در ژاپن زندگی میکند،به چنین مسائلی فکر نمیکند-اما بعد وقتی ناگهان خود را در یک کشور دیگر مییابد، ژاپنی بودن برایش معنایی دیگر پیدا میکند؟ بله،این بخشی از مسأله است،اما...
برای شما نکتهء جالب در مورد شخصیتهایی مانند تورو در The Wind-Up Brid Chronicle که بیکار است و خیلی در خانه میماند،چیست؟ من از وقتی فارغ التحصیل شدم روی پای خودم ایستادم و کاملا مستقل بودم.
با قطار مترو بیش از دو ساعت طول میکشید،همهشان اینطوری چپیدهاند توی هم [خود را جمع میکند]نمیتوانی حتی کتابی بخوانی اما 03 یا 04 سال است که این کار را انجام میدهند.
اما وقتی مینویسم،عجیب و غریب مینویسم و این خیلی عجیب است."